کتابخانه

مجموعه‌ای از الواح جمال اقدس ابهی

فهرست مطالب

١۵

کتاب عهدی

اگر افق اعلی از زخرف دنیا خالیست ولکن در خزاین توکّل و تفویض از برای ورّاث میراث مرغوب لا عدل له گذاشتیم گنج نگذاشتیم و بر رنج نیفزودیم ایم اللّه در ثروت خوف مستور و خطر مکنون انظروا ثمّ اذکروا ما انزله الرّحمن فی الفرقان ویل لکلّ همزة لمزة الّذی جمع مالاً و عدّده ثروت عالم را وفائی نه آنچه را فنا اخذ نماید و تغییر پذیرد لایق اعتنا نه‌بوده و نیست مگر علی قدر معلوم

مقصود این مظلوم از حمل شداید و بلایا و انزال آیات و اظهار بیّنات اخماد نار ضغینه و بغضا بوده که شاید آفاق افئدۀ اهل عالم بنور اتّفاق منوّر گردد و بآسایش حقیقی فائز گردد و از افق لوح الهی نیّر این بیان لایح و مشرق باید کل بآن ناظر باشند ای اهل عالم شما را وصیّت مینمایم بآنچه سبب ارتفاع مقامات شما است بتقوی اللّه تمسّک نمائید و بذیل معروف تشبّث کنید براستی میگویم لسان از برای ذکر خیر است او را بگفتار زشت میالائید عفی اللّه عمّا سلف از بعد باید کل بما ینبغی تکلّم نمایند از لعن و طعن و ما یتکدّر به الانسان اجتناب نمایند مقام انسان بزرگست چندی قبل این کلمۀ علیا از مخزن قلم ابهی ظاهر امروز روزیست بزرگ و مبارک آنچه در انسان مستور بوده امروز ظاهر شده و میشود مقام انسان بزرگست اگر بحق و راستی تمسّک نماید و بر امر ثابت و راسخ باشد انسان حقیقی بمثابۀ آسمان لدی الرّحمن مشهود شمس و قمر سمع و بصر و انجم او اخلاق منیرۀ مضیئه مقامش اعلی المقام و آثارش مربّی امکان

هر مقبلی الیوم عرف قمیص را یافت و بقلب طاهر بافق اعلی توجّه نمود او از اهل بها در صحیفۀ حمرا مذکور خذ قدح عنایتی باسمی ثمّ اشرب منه بذکری العزیز البدیع

ای اهل عالم مذهب الهی از برای محبّت و اتّحاد است او را سبب عداوت و اختلاف منمائید نزد صاحبان بصر و اهل منظر اکبر آنچه سبب حفظ و علّت راحت و آسایش عباد است از قلم اعلی نازل شده ولکن جهّال ارض چون مربّای نفس و هوسند از حکمتهای بالغۀ حکیم حقیقی غافلند و بظنون و اوهام ناطق و عامل

یا اولیآء اللّه و امنآئه ملوک مظاهر قدرت و مطالع عزّت و ثروت حقّند در بارۀ ایشان دعا کنید حکومت ارض بآن نفوس عنایت شد و قلوب را از برای خود مقرّر داشت

نزاع و جدالرا نهی فرمود نهیاً عظیماً فی الکتاب هذا امر اللّه فی هذا الظّهور الاعظم و عصمه من حکم المحو و زیّنه بطراز الاثبات انّه هو العلیم الحکیم

مظاهر حکم و مطالع امر که بطراز عدل و انصاف مزیّنند بر کل اعانت آن نفوس لازم طوبی للامرآء و العلمآء فی البهآء اولئک امنآئی بین عبادی و مشارق احکامی بین خلقی علیهم بهآئی و رحمتی و فضلی الّذی احاط الوجود در کتاب اقدس در این مقام نازل شده آنچه که از آفاق کلماتش انوار بخشش الهی لامع و ساطع و مشرقست

یا اغصانی در وجود قوّت عظیمه و قدرت کامله مکنون و مستور باو و جهة اتّحاد او ناظر باشید نه باختلافات ظاهره از او

وصیّة اللّه آنکه باید اغصان و افنان و منتسبین طرّاً بغصن اعظم ناظر باشند انظروا ما انزلناه فی کتابی الاقدس اذا غیض بحر الوصال و قضی کتاب المبدء فی المآل توجّهوا الی من اراده اللّه الّذی انشعب من هذا الاصل القدیم مقصود از این آیۀ مبارکه غصن اعظم بوده کذالک اظهرنا الامر فضلاً من عندنا و انا الفضّال الکریم قد قدّر اللّه مقام الغصن الاکبر بعد مقامه انّه هو الآمر الحکیم قد اصطفینا الاکبر بعد الاعظم امراً من لدن علیم خبیر

محبّت اغصان بر کل لازم ولکن ما قدّر اللّه لهم حقّاً فی اموال النّاس

یا اغصانی و افنانی و ذوی قرابتی نوصیکم بتقوی اللّه و بمعروف و بما ینبغی و بما ترتفع به مقاماتکم براستی میگویم تقوی سردار اعظمست از برای نصرت امر الهی و جنودیکه لایق این سردارست اخلاق و اعمال طیّبۀ طاهرۀ مرضیّه بوده و هست

بگو ای عباد اسباب نظمرا سبب پریشانی منمائید و علّت اتّحاد را علّت اختلاف مسازید امید آنکه اهل بها بکلمۀ مبارکۀ قل کلّ من عند اللّه ناظر باشند و این کلمۀ علیا بمثابۀ آبست از برای اطفاء نار ضغینه و بغضا که در قلوب و صدور مکنون و مخزونست احزاب مختلفه از این کلمۀ واحده بنور اتّحاد حقیقی فائز میشوند انّه یقول الحقّ و یهدی السّبیل و هو المقتدر العزیز الجمیل

احترام و ملاحظۀ اغصان بر کل لازم لاعزاز امر و ارتفاع کلمه و این حکم از قبل و بعد در کتب الهی مذکور و مسطور طوبی لمن فاز بما اُمر به من لدن آمر قدیم و همچنین احترام حرم و آل اللّه و افنان و منتسبین و نوصیکم بخدمت الامم و اصلاح العالم

از ملکوت بیان مقصود عالمیان نازل شد آنچه که سبب حیات عالم و نجات اممست نصایح قلم اعلی را بگوش حقیقی اصغا نمائید انّها خیر لکم عمّا علی الارض یشهد بذالک کتابی العزیز البدیع