خوش آمدید خوب مجمعی است الحمد للّه وجوه منجذب بملکوت ابهی رویها متوجّه بآسمان است قلوب ما مستبشر به بشارات اللّه خوب مجلسی است خوب مجلسی است امشب میخواهم که صحبت از خصایص تعالیم بهاءاللّه بدارم جمیع تعالیمی که از پیش در ظهور مظاهر مقدّسۀ قبل داده شده در مظهر بهاءاللّه هست امّا تعالیم جدیدی هست که در هیچ کتابی نیست بعضیها من میگویم ما بقی را خود استنباط از الواح بهاءاللّه بکنید زیرا تعالیم جدید بهاءاللّه بسیار است اگر لوح کلمات مکنونه را بخوانید ملاحظه میکنید که هر فقره از آن فقرات تعلیمی است الواح لوح بشارات تعالیم مخصوصه دارد لوح کلمات تعالیم مخصوصه دارد لوح تجلّیات تعالیم مخصوصه دارد و همچنین سایر الواح بهاءاللّه هر یک تعالیم جدیدی دارد که در هیچ کتبی و صحفی نیست و همچنین در کتاب اقدس تعالیم جدیدی دارد که در هیچ کتبی نیست آنها را که مطالعه میکنید واقف میشوید حالا من بعضیها را ذکر میکنم
مثلاً وحدت عالم انسانی این از جمله تعالیم بهاءاللّه است که عالم بشر را خطاب میفرماید که جمیع برگ یک دارید و بار یکشاخسار یعنی عالم وجود عبارت از یک شجره است و ملل و طوایف بمنزلۀ اغصان و فروع و افراد بشر بمنزلۀ شکوفه و ثمر وحدت عالم انسانی را اعلان کرد زیرا در جمیع کتب و صحف عالم انسانی منقسم بدو قسم بود یک شجرۀ طیّبه و یک شجرۀ خبیثه یک قوم اهل ایمان و یک قوم اهل زندقه و کفر یک حزب در رحمت پروردگار و یک حزب دیگر در غضب پروردگار امّا حضرت بهاءاللّه اعلان وحدت عالم انسانی را کرد و این تخصیص بتعالیم بهاءاللّه دارد که جمیع بشر را در بحر رحمت پروردگار غرق کرد نهایتش این است بعضی خوابند باید بیدار شوند بیمارند باید معالجه شوند طفلند باید تربیت شوند خلاصه این تعلیم تخصیص به حضرت بهاءاللّه دارد
ثانی تحرّی حقیقت هیچ نفسی نباید تقلید آبا و اجداد را بکند باید تحرّی حقیقت کند باید بدیدۀ خود بهبیند بگوش خود بشنود تا کشف حقیقت بکند امّا دین آبا و اجداد اینها تقالید است امّا انسان باید تحرّی حقیقت بکند این تخصیص به تعالیم بهاءاللّه دارد
ثالث اینکه اساس ادیان الهی یکی است و آن حقیقت است و حقیقت یکی است و تعدّد قبول نمیکند این تخصیص به بهاءاللّه دارد
رابعاً اینکه دین باید سبب الفت و محبّت و اتّفاق و اتّحاد باشد اگر دین سبب کلفت شود و سبب تفریق شود و سبب عداوات شود بیدینی بهتر از دین است و این تخصیص ببهاءاللّه دارد
خامس اینکه دین باید مطابق عقل و علم باشد اگر این دین مطابق عقل و علم نباشد این اوهام است این تخصیص به بهاءاللّه است تا بحال چنین بود که انسان باید قبول کند ولو آنکه عقل و علم قبول نکند
سادس اینکه مساوات بین رجال و نسا است این تخصیص به تعالیم بهاءاللّه است والّا در جمیع ادیان رجال مقدّم بر نسا هستند
سابعاً اینکه تعصّب دینی تعصّب مذهبی تعصّب جنسی تعصّب وطنی هادم عالم انسانی است عالم انسانی باید از این تقیّدات نجات یابد تا وحدت عالم انسانی جلوه نماید
ثامن صلح عمومی است که باید جمیع دول و ملل صلح کنند صلح عمومی بین دول صلح عمومی بین ادیان صلح عمومی بین اجناس صلح عمومی بین اقالیم و این از خصایص تعالیم بهاءاللّه است
تاسعاً جمیع نفوس باید از علم و عرفان بهره و نصیب داشته باشند و این از فرایض دینیّه است و این از خصایص تعالیم بهاءاللّه است
دهم مسئلۀ اقتصاد است که اقتصاد در هیچ یک از کتب دینیّه نیست و در تعالیم بهاءاللّه مسئلۀ اقتصاد منحل شده است
یازدهم مجلس بیت العدل است که هم صفت سیاسی دارد و هم صفت دینی دارد جامع جهتین است و در تحت عصمت جمال مبارک است هر وقت که مجلس بیت العدل عمومی تشکیل شود آنچه بگوید صحیح است در میان تعالیم مبارک کسی مخالفت آنرا نمیکند امّا آن بیت العدلی است که از عموم عالم انتخاب شده است که جمیع خلق در ظلّ آن باشد و آن اختصاصی که در دین بهاءاللّه است مسئلۀ میثاق است بجهت اینکه اختلاف ابداً نماند کسی نتواند یک مذهب جدیدی ایجاد بکند میثاق و عهد گرفته است مبیّن را بیان کرده است تا کسی نتواند بگوید که من از کلمات بهاءاللّه چنین اسنتباط کردهام یک مذهبی ایجاد بکند این کتاب عهدیست این است که در دین بهاءاللّه ممکن نیست که اختلاف حاصل شود اگر بخواهد از خودی خود یک کلمه بگوید رسوا میشود
ملتفت این باشید مبادا کسی سرّاً زمزمه بکند بعضی اهل غرض نفسانی هستند که اینها مقاصد خود را روشن نمیگویند خفیّاً یک مطلبی تشکیک میکنند یا ستایش نفسی را میکنند که فلانکس چنین است عالم است فاضل است در نزد جمال مبارک بسیار مقرّب بوده است سرّاً اینها را میگوید در اطاق میبرد تنها میگوید بیدار باشید حضرت مسیح میفرماید کسی چراغ را در زیر حصیر نمیگذارد مقصد این است بعضی نفوس بتوهّم میافتند که رخنه بکنند بسیار مواظب باشید که کسی رخنه نکند وحدت بهائی را بهم نزند الحمد للّه جمال مبارک چیزی نگذاشت هر چیزی را بیان فرمود ابداً محلّ رخنه نگذاشت برای مردم لکن بعضی نفوس هستند که مجرّد بجهت غرض نفسانی شاید رخنه بکنند هر کسی هر چه میگوید مثلاً توصیف نفسی را میکند بگوئید که برهان بیاور اثری از قلم میثاق بیاور والّا ما نمیتوانیم گوش بحرف هر کسی بدهیم تو امروز کسی را دوست داری ستایش از او میکنی فردا یکی دیگری را دوست میداری او را تعریف میکنی ما گوش باین حرفها نمیدهیم کو سند تو کو اثر قلم میثاق مقصد این است که دین اللّه را حفظ بکنید نه کسی ظاهراً بتواند نه باطناً رخنه بکند اگر از نفسی اعمالی ناشایسته میبینید هر کسی میخواهد باشد ولو پسر من باشد بدانید که من از او بیزارم هر کسی را که میبینید مخالف میثاق حرفی میزند ولو پسر من باشد بدانید که من از او بیزارم هر کسی دروغ بگوید بدانید من از او بیزارم هر کسی طمع بدنیا بدارد و میل باموال دارد و نظرش بدست ناس است بدانید که من از او بیزارم هر کسی را بهبینید که بموجب تعالیم جمال مبارک عمل میکند بموجب کلمات مکنونه عمل میکند بدانید او تعلّق بمن دارد بدانید تعلّق بجمال مبارک دارد اگر بهبینید نفسی اعمالش و اطوارش مطابق جمال مبارک نیست مطابق کلمات مکنونه نیست این میزان است هر کسی دیدید مخالف آن است بدانید من از او بیزارم هر کسی میخواهد باشد
باری مقصد این است که تعالیم بهاءاللّه بسیار است اگر من تا صبح صحبت بدارم تمام نمیشود بعضیها را بیان کردم شما بعضی دیگر را در آثار بهاءاللّه بخوانید مطّلع میشوید مقصد این است که بعضی سئوال میکنند که بهاءاللّه چه تعالیمی آورده است این تعالیم جدید است که بهاءاللّه آورده است و دعا میکنم که خدا شما را موفّق بعمل بکند و دعا میکنم که شما را تأیید بکند تا بموجب تعالیم بهاءاللّه عمل بکنید و علیکم البهآء الابهی