طهران

حضرت آواره علیه بهآء اللّه الأبهی

هواللّه

ای منادی پیمان کتاب مستطاب تاریخ شما را ابتدا بقرائت نمودم زیرا تا بحال ابداً وقت و فرصت نیافتم قرار بر این گذاشتم در لیالی و اسحار که عادت منست هر نیم‌شب برمیخیزم و باذکار و مناجات میپردازم و بقرائت مکاتیب و رسائل مشغول میشوم حال قرار بر این گذاشتم که در هر نصف ‌شب بقدر امکان بقرائت این تاریخ پردازم جزوۀ اوّل که دیشب خواندم بسیار فصیح و بلیغ بود و بیان اختلافات سنّی و شیعی و همچنین اختلافاتی که در شیعیان واقع شده بود و اعتقاد تعدّد قائمها از ائمّۀ اطهار علیهم السّلام و محمّد ابن حنفیه و تفاصیل موعود در نزد سنّی و شیعه باری بدقّت ملاحظه گردید بارک اللّه فیک و فی مضامین هذا الجزء جمیع جزوه‌ها که تا حال ارسال نموده بودی رسید مگر صفحۀ ٢٠ و صفحۀ ٢١ نیست یعنی صفحۀ نوزدهم موجود و صفحۀ ٢٢ نیز موجود ولی صفحۀ بیستم و بیست و یکم مفقود لهذا البتّه این دو صفحه را بفرستید و بهتر آنست که بجهت طبع خود شما حاضر شوید اگرچه وجود شما در آنصفحات لزوم قطعی دارد تا تدریس درس تبلیغ فرمائید و از نونهالان بوستان الهی جمعی را پرورش دهید این مسأله بسیار مهم است و هم‌چنین بتبلیغ نفوس مستعدّه پردازید فی‌الحقیقه در سبیل الهی آواره‌ئی و بی سر و سامان ولی این بی سر و سامانی از هر سر و سامانی بهتر و خوشتر زیرا این نتیجه دارد و ثمر بخشد و هیچ سر و سامانی باقی نماند و ثمری ندهد

حیفا

١٩ صفر ١٣۴٠

عبدالبهاء عباس

ای منادی پیمان نیم‌شب است چشمها کل در بستر راحت خوابیده و عبدالبهآء بیدار و بیاد تو مألوف از الطاف حضرت مقصود ترا در جمیع امور تأیید و توفیق طلبم

عبدالبهاء عباس

این سند از کتابخانهٔ مراجع بهائی دانلود شده است. شما مجاز هستید از متن آن با توجّه به مقرّرات مندرج در سایت www.bahai.org/fa/legal استفاده نمائید.

آخرین ویراستاری: ۱۴ ژوئیه ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۰۰ قبل از ظهر