قزوین

بواسطۀ حکیم‌الهی

میانج

جناب آقا سیّد عبداللّه علیه بهآء اللّه الأبهی

هواللّه

ای منجذب نفحات اللّه نامۀ مرقوم ملاحظه گردید مضمون مشحون بانجذابات روحانیّه و ثبوت و رسوخ بر میثاق الهی بود از قرائت مسرّت رخ‌داد از فضل حضرت احدیّت امید وطید است که همواره بنسائم جنّت ابهی در نهایت طراوت و لطافت و روحانیّت باشی و شب و روز بنشر آثار و سطوع انوار و بیان اسرار وقت خویش را بگذرانی تا در آن صفحات آیات باهرات جلوه نماید و رایحۀ طیّبۀ محبّت اللّه باوج اعلی رسد الیوم منبع تأیید و مهبط توفیق تبلیغ است هر نفس زبان ببیان برهان گشاید و حضرت یزدان را بستاید و محافل را بذکر اسرار الهی بیاراید البتّه بجنود ملأ اعلی مدائن قلوب بگشاید اینست تکلیف کلّ تا بدرقۀ عنایت چه نفسی را قیام دهد و بر آنچه باید و شاید مستدام دارد مرا آرزو چنان که شما سراج وهّاج آن زجاج گردید و نور باهر آن مشکات شوید یاران الهی را پیام این زندانی برسان و عذر تحاریر مخصوصه بخواه زیرا مجال ممتنع و محال است اگر در هر ساعتی هزار تحریر از قلم جاری گردد باز کفایت ننماید و حال آنکه مشاغل سائره و غوائل حاصله بکلّی مانع از تحریر است مع‌ذلک بمفاد چاره اکنون آب و روغن کردنیست باز بقدر قوّه بتحریر پردازم که شاید یاران را بنوازم شما از قبل من بهر یک تحیّت مشتاقانه و تکبیر ابدع ابهی در نهایت محبّت و وفا ابلاغ دارید اگر اثر قلم مفقود است ولی احساسات قلب موجود و نامۀ حقیقی روح محبّت صمیمی است از این جهت قصور ممتنع و محال و در جمیع احوال یاد یاران و محبّت دوستان مونس دل و جان

جناب آقا میر آقا را بزبانی شیرین و بیانی نمکین و کلامی بلیغ و نطقی فصیح از قبل این عبد تحیّت و تکبیر تبلیغ نمائید خدمات ایشان سبب سرور قلوب و انجذاب نفوس است فی‌الحقیقه در جمیع شئون قصور ندارند و منجذب فیوضات مجلّی طورند و یقین است که مظهر تأیید موفور گردند و بنظر عنایت جمال مبارک روحی لأحبّائه الفدآء منظورند و همچنین سائر یاران میانج را بجان و دل مشتاق دیدارم

و عاشق خاکسار جناب میرزا یعقوب را خادمم زیرا خادم یاران است و ثابت پیمان و سبب اجتماع و التیام دوستان

امة‌اللّه المقرّبه طاووس را بعنایت ربّ قدیم محفوظ و مأنوس کن آن ورقۀ منجذبه فی‌الحقیقه آیت باهره است و سبب تنبّه و تذکّر اماء رحمن

جناب حاجی صادق را شائقم و بذکر حضرت احدیّت در نهایت شور تحیّت و تکبیر ابلاغ مینمایم

جناب آقا میرزا محمّد را مدح و حمد نمایم زیرا قلبی نورانی و روحی ربّانی دارد

جناب آقا محمّد اسماعیل مانند خلیل جلیل سر تسلیم دارد و جاحتی جز بربّ کریم نیارد

جناب آقا حسین امیدوارم که شهرۀ مشرقین و مغربین گردد و بشیدائی و سودائی و محبّت بهائی رسوای عالم شود

جناب آقا شیخ محمّد ابراهیم مانند ابراهیم اصنام اوهام اقوام بشکند و بوحدانیّت حضرت احدیّت هدایت فرماید

جناب آقا علی اکبر قمی البتّه آن کشور را بنسیم جان‌پرور معطّر و معنبر فرماید

جناب آقا علی همیشه در خاطر این عبد فانی است ابداً فراموش ننماید

جناب آقا عباداللّه عبارت از جمع عبد است یعنی فردیست که مانند جمع است حکم نفوس کثیره دارد

جناب حاجی یوقده امیدوارم که نار موقده شود و افئدۀ نفوس هامدۀ خامده را برافروزد

جناب مهدی قلی میرزا یادگار آن گل رعنا و شجر حدیقۀ وفا موزون میرزاست مثنوی گوید

چون که گل رفت و گلستان شد خراب

بوی گل را از که جوئیم از گلاب

الحمد للّه با نجابت اعراق وارث حسن اخلاق آن ثابت بر میثاق است

جناب کربلائی محمّد هادی خادم مشرق‌الأذکار مخدوم منست یعنی من خادم او هستم زیرا خادم جمال مبارکست و در مشرق‌الأذکار جاروب‌کش است این خدمت نیست سلطنت است و این امر عادی نیست صرف موهبت است و علیک و علیهم البهآء الأبهی فی کلّ عالم من عوالم اللّه ع‌ ع

این سند از کتابخانهٔ مراجع بهائی دانلود شده است. شما مجاز هستید از متن آن با توجّه به مقرّرات مندرج در سایت www.bahai.org/fa/legal استفاده نمائید.

آخرین ویراستاری: ۲۷ فوریه ۲۰۲۴، ساعت ۵:۰۰ بعد از ظهر