بنت ملکوت مسس شوارز طائره علیها بهاء اللّه الابهی
ای طائره نامۀ شما که تشکّرنامه از ورود جناب عزیزاللّه خان و جناب عبد الحسین خان و جناب علیمحمّد خان بود رسید ای منجذبۀ ملکوت اللّه از آینده اندیشه منما هر که بملکوت اللّه پیوست در صون حمایت حضرت بهاءاللّه است حوادث عالم مادّی چه خوب چه بد مثل امواج دریاست در مرور است بقائی ندارد و سزاوار اهمّیّت نه ملاحظه نما که اندک زمانی چه انقلابات عظیمه حاصل سریرهای سلطنت در هم شکست و تاجهای شهریاری بباد رفت شهد فائق سمّ قاتل شد و جام صهبا زهر هلاهل گشت بنیانهای عظیم ویران شد و ملوک قوی سرگردان گردید خانوادۀ سلطنت بیسر و سامان گشت و توانگران محتاج بنان شدند اینست شأن دنیا لهذا چه اهمّیّتی دارد عاقبت هر بهار مبدّل بخزان شود و هر زمستان منقلب بتابستان گردد بیابان سبز و خرّم از طوفان برف و بوران خاک سیاه شود و درختان پر لطافت و طراوت لخت و عریان گردد و این ناموس لم یتغیّر و لم یتبدّل عالم مادّی است آیا دیگر جائز است انسان براحت دنیا مسرور گردد یا از عدم رفاهیّت محزون شود این حال سزاوار اطفالست ولی اهل ملکوت سرورشان از فیوضات الهیّه است و امیدشان بفضل نامتناهی الهی بفیض ملکوت خوشنودند و بالطاف ربّ الجنود مشعوف و مسرور در آتش بلا و مصائب تر و تازهاند و در طوفان مشقّت و حوادث راحت و در نهایت آسایش زیرا تکیه بکوهی عظیم دارند و آرامگاه در کشتی از زبر حدید خلاصه اینست که باید همیشه در نشئه و سرور باشی و مستبشر ببشارات الهیّه
بدختر عزیز فریده و پسر محبوب بهرام تحیّت و مهربانی برسان امیدم چنانست که پسر مهربان فریدون مظهر الطاف حضرت بیچون گردد
بامة اللّه مس انا کسلین از قبل من نهایت مهربانی برسان و بگو خدماتت همیشه پیش چشم من است ابداً فراموش نمینمایم در هر دم از حضرت بهآءاللّه در حقّ تو تأییدی جدید میطلبم و امیدم چنانست که تو در آنجا رخی روشن نمائی و علمی بلند کنی که پرچم تقدیسش بر قرون و اعصار موج زند فی الحقیقه مخلصی و مستر و مسس شویزر را از قبل من تحیّت محترمانه برسان و بگو رُهبانهائی که سالهای سال در کوه و بیابان در صومعهها بسر بردند و بگمان خویش پرستش خداوند کردند و ایّام خویشرا بریاضت گذراندند آنان امّت دعوت شدند و شما که هیچ زحمتی نکشیدید بصرف موهبت الهی از مختارین شدید شکر کنید خدا را
بمستر گلمر از قبل من تحیّت ابدع ابهی برسان و بگو من در آستان مقدّس بهآءاللّه بیاد تو هستم و خدا را شکر مینمایم که الحمد للّه چون چمن از رشحات ابر هدایت تر و تازه شدی و مانند آئینه از پرتو شمس حقیقت روشن گشتی و علیک البهاء الابهی
این سند از کتابخانهٔ مراجع بهائی دانلود شده است. شما مجاز هستید از متن آن با توجّه به مقرّرات مندرج در سایت www.bahai.org/fa/legal استفاده نمائید.
آخرین ویراستاری: ۹ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۲:۳۰ بعد از ظهر