طهران

حضرت ابن ابهر علیه بهآء اللّه

هواللّه

ای منادی میثاق عبدالبهآء در ارسال اجوبۀ متتابعۀ حضرات ایادی امر اللّه مقرّ بقصور است ولی هر دم معرض هجوم هر تیزچنگی از وحوش و طیور و دریای بلا بحر مسجور و دائماً مشغول باصلاح مفاسد اهل غرور و همچنین اوراق از جمیع آفاق متتابع علی‌الخصوص از خطّۀ امریک که فرصت به ترک و تاجیک نمیدهند و در نهایت تعجیل جواب میطلبند با وجود این چگونه عبدالبهآء از عمق این دریا سر برآرد و لآلی معانی بر جمیع سواحل افشاند مگر آنکه ید قدرت قدیمه صدهزار لسان در لسانی و هزاران اقلام در قلمی تعبیه فرماید و ودیعه گذارد باز گمان نمیرود که کفایت کند زیرا حرارت عطش یاران بیشتر گردد باری یقین فرما همیشه خواهم که هر دم بنگارش نامه پردازم و با شما گفتگوئی تازه نمایم و سبب سرور قلب آن یار مهربان شوم ولی میسّر نمیگردد چه چاره کنم مطالبی که مرقوم نموده بودید معلوم گردید از پیش نگاشته بودم که از افتراء مرجفین و سعایت مفترین متأثّر و متأسّف نشوید حضرت احدیّت ناصر صادقانست و حامی نیکخواهان معین مظلومانست و مهین بدخواهان عنقریب مفسدان بیخردان رسوای عالم گردند و ذلیل و حقیر در نظر امم شوند و مخذول و منکوب اهل عالم الحمد للّه حقیقت عیان شد و سرّ نهان اهل طغیان آشکار گشت امیر و فقیر آگاه شدند و وضیع و شریف انتباه یافتند که منشأ فساد اهل عنادند و مخرّب بنیان امّا بهائیان الحمد للّه خیرخواهند و بری و بیزار از این کذب و بهتان اینست موهبت یزدان و نصرت رحمن باری اینقدر بدانید که اعلیحضرت شهریار مهربانست و مقصدی جز راحت زیردستان ندارد ولی بیخردان مهلت ندهند و بفراغت نمیگذارند هر روز ولوله‌ئی اندازند و فتنه‌ئی آغاز کنند حکومت را مشغول بامور عادیّه نمایند و از مهامّ امور ممنوع کنند حال وقت آنست که جمیع رعایا بکمال صداقت و امانت و اطاعت بکوشند تا نهایت راحت و آسایش در مرکز سلطنت حاصل گردد و اولیای امور بتمشیت امور داخله و ملاحظات و روابط خارجه و تأسیس قوانین سعادت بشریّه و تعدیل معاملات مرعیّه و تحکیم قواعد قانونیّه و تزیید ثروت ملّیّه و ترویج فوائد علمیّه و صیانت و تأمین استقبال پردازند ولی وااسفا که بیهوشان سبب تشویش خاطرند و تخدیش اذهان ما دعا مینمائیم که خداوند بی‌هوشان را هوشیار فرماید و از خواب بیدار کند تا بآنچه الیوم سبب بزرگواری ایرانست تشبّث نمایند و کوکب عزّت ابدیّه از افق ملک جم بر جمیع آفاق جهان بتابد و اریکۀ اعلیحضرت شاه مظفّر باذل سریر حکومت نوشیروان عادل گردد و ستارۀ دولت و حشمت و عظمت سابق دوباره طلوع نماید و سطوع کند و علیک التّحیّة و الثّنآء ع ع

این سند از کتابخانهٔ مراجع بهائی دانلود شده است. شما مجاز هستید از متن آن با توجّه به مقرّرات مندرج در سایت www.bahai.org/fa/legal استفاده نمائید.

آخرین ویراستاری: ۲۶ اکتبر ۲۰۲۱، ساعت ۳:۰۰ بعد از ظهر