سلطان محمود خان و جناب میرزا محسن اسدی ایرانی علیهما بهآء اللّه الأبهی
ای تشنۀ حقیقت ایران ویرانست و جمیع احزاب فیالحقیقه تیشه بدست گرفته بریشۀ این بنیان قدیم میزنند و ابداً ملتفت این نیستند که این کلنگ بنیانکن است و این تیشه ریشهکن هر حزبی گمان میکند که بتعمیر مشغولست ولی در قرآن میفرماید یخرّبون بیوتهم بأیدیهم باری این آوارگان بهیچ حزبی مشترک و متمایل نبوده در آن میکوشیم که بنیۀ ایران قوّت گیرد و معلوم است قوّت بنیۀ ایران جز بتأسیس اخلاق الهی ممکن نه چون تعدیل و تأسیس اخلاق گردد ترقّی در جمیع مراتب محتوم است هیچ ملّتی بدون تعدیل اخلاق فلاح و نجاح نیابد و بتحسین اخلاق علوم و فنون رواج یابد و افکار بینهایت روشن گردد صداقت و امانت و حماست و غیرت و حمیّت بجوشد سیاست بدرجۀ نهایت رسد صنایع بدیعه رواج یابد تجارت اتّساع جوید شجاعت علم افرازد ملّت از برزخی ببرزخ دیگر انتقال نماید خلق جدید شود فتبارک اللّه احسن الخالقین تحقّق یابد
حجاز در بیابان ریگزار و بی آب و علف وادی غیر ذیزرع بود لکن بطلوع نیّر حقیقت قبلۀ آفاق شد و مطاف عالمیان گردید حال که نیّر اعظم از مطلع ایران اشراق کرده ملاحظه نمائید که در آینده چه خواهد شد امیدم چنانست که در تأسیس این بنیان عظیم شما نیز از کارکنان باشید و علیکما البهآء الأبهی
این سند از کتابخانهٔ مراجع بهائی دانلود شده است. شما مجاز هستید از متن آن با توجّه به مقرّرات مندرج در سایت www.bahai.org/fa/legal استفاده نمائید.