خداوندی را ستائیم و پرستش نمائیم که جهان هستی را بپرتو بخشایش زینت و آرایش بخشید و حقیقت وجود را بصور نامتناهی منحلّ و پادشاهی عطا فرمود چون بدیدۀ بینا نگری کائنات هر یک مانند دلبر در کمال صباحت و ملاحت جلوه نموده و هر یک مرکز حکمتی و مصدر موهبتی و مظهر عنایتی مشاهده میشود جمیع کائنات بر نظم طبیعی بدون اراده در جنبش و حرکتست لهذا بمنتها موهبت در عالم خویش مفتخر در میان کائنات ذی روح را اراده و اختیاریست و حرکت و اکتسابی حیوان در اسفل درجات ذی روحست ولی چون مؤیّد بعقل و هوش نه اگر حرکتی مخالف نظم طبیعی نماید در این غرور معذور زیرا بمقتضای طبیعت متحرّک و اسیر غیر متمسّک امّا انسان که اشرف کائنات ذی روحست و متحرّک باراده و مؤیّد بعقل و هوش لهذا باید در جمیع کمالات فائق بر کائنات باشد و اگر از این موهبت محروم بغایت مقدوح و مذموم و بدترین نوع حیوان اولئک کالأنعام بل هم اضلّ سبیلا زیرا موهبت پروردگار را بهدر داده و مانند شجرۀ زقّوم ثمر تلخ بار آورده هیچ کائنی از کائنات مواهب الهیّه را از دست ندهد جز انسان که جواهر بواهر الطاف بیپایان را از دست دهد و از نادانی بدام و شست افتد اینست که در آیۀ مبارکه میفرماید لقد خلقنا الانسان فی احسن تقویم ثمّ رددناه اسفل سافلین و اگر از این دام رهائی یابد و از این درد صفائی گیرد مظهر الّا الّذین آمنوا و عملوا الصّالحات گردد و مطلع فیوضات شود و مشرق انوار خلق اللّه آدم علی صورته و مثاله گردد یعنی صورت رحمانیّه شود و مظهر فیوضات ربّانیّه ای یاران کمالات انسانیّه منحصر بشئون روحانیّه نه بلکه کمالات جسمانی نیز لازم تا عالم انسانی بجمال معنوی و کمال صوری در انجمن وجود جلوه نماید لهذا باید احبّای الهی در تحصیل کمالات صوری نیز از هر جهت جهد و کوشش نمایند اخلاق رحمانیّه بمنزلۀ ارواحست و کمالات جسمانیّه بمنزلۀ اجسام ارواح را بواسطۀ اجسام جلوه و ظهوری و اجسام را بواسطۀ ارواح روح و فتوحی هر دو چون در نهایت اتقان در محشر امکان جلوه و ظهور نماید فیض موفور حاصل گردد و پرتو نور علی نور جلوه نماید
ای یاران الهی تصوّر ننمائید که چون این جهان فانیست لهذا نقص و کمال و فوز و وبال و صعود و نزول و ترقّی و فتور مساویست حاشا حضرت رحمان در نصّ فرقان میفرماید ربّنا آتنا فی الدّنیا حسنة و فی الآخرة حسنة پس واضح و مشهود شد که ترقّی و کمال معنوی و صوری هر دو مطلوب و محبوب علیالخصوص که ترقّیات کلّیّه ولو جسمانیّه دالّ بر مواهب رحمانیّه است ملاحظه کنید که ملّت ژاپون در ترقّیات عصریّه سبب حیرت ملل و دول عالم گردیده حال میتوان گفت که این ترقّی مذموم ولکن تدنّی و پریشانی و بی سر و سامانی اقوام افریک ممدوح لا واللّه این فکر شخص جاهل مذموم دولت و ملّت ژاپون فیالحقیقه در اندک زمانی در عالم جسمانی ترقّیاتی نمودند که حیرتبخش عقول و شعور است و این ترقّیات بسبب امتزاج دولت و ملّت است بقسمی ترکیب و امتزاج یافتهاند که تفریق مستحیل شده از این اتّفاق و اتّحاد این ترقّیات طلوع و اشراق نموده ولی اگر چنانچه ادنی تنافری میان دولت و ملّت بود اینگونه ترقّیات ممتنع و محال شمرده میگشت ملاحظه کنید که ملّت ژاپون چگونه مطیع و منقاد پادشاه میکادو هستند گویا کلّ بندۀ زرخریدند و متحرّک بارادۀ آن هوشمند در این عصر جدید پس ای یاران الهی گوش بهذیان این و آن ندهید و مطیع و منقاد فتنهجویان مگردید نفوسی که مخالفت اعلیحضرت شهریاری مینمایند عاقبت نادم و پشیمان گردند و سبب نکبت ملّت ایران این نفوس بظاهر مسائلی عنوان نمایند و باطل را در صورت حقّ بنمایند ولکن در حقیقت غرض شخصی و خودپرستی دارند و مراد القاء فساد است زنهار زنهار تقرّب باین نفوس مجوئید و در ره این اشخاص نپوئید بلکه اجتناب نمائید سبحاناللّه آیا ملّت ژاپون این ترقّیات را بسبب تنافر از دولت حاصل نموده لا واللّه بسبب اطاعت و انقیاد و حسن نیّت و حسن خدمت بدولت حاصل کرده انسان باید بیدار باشد و هشیار البتّه اتّحاد و اتّفاق بین رئیس و مرئوس و ائتلاف بین سائس و مسوس سبب عزّت و ترقّی نفوس گردد اینست که کوکب هدی حضرت بهآءاللّه احبّآء اللّه را باطاعت پادشاه امر فرموده و این مسئله واضح و آشکار است ولی صدهزار اسف که علما در خواب غفلت مستغرقند از خدا خواهیم که رؤسای دین بنور مبین بصر و بصیرت بگشایند تا آنکه آنچه سبب عزّت ابدیّۀ ملّت است ادراک نموده بجان و دل بکوشند در ممالک دولت علیّۀ عثمانیّه جمیع علما مطیع اعلیحضرت سلطانند هیچیک قدرت بر شقّ شفه ندارد کلّ بنصّ قاطع اطیعوا اللّه و اطیعوا الرّسول و اولی الأمر منکم متمسّکند علمای ایران نیز اگر حقّجو و خیرگویند باید بر این منهج سلوک و حرکت نمایند والّا عاقبت ندامتست و ذلّت و اسارت در دست اقوام متجاورۀ آن مملکت است و علیکم التّحیّة و الثّنآء
الهی الهی ادعوک بلسانی و ارجوک بقلبی و ابتهل الیک بروحی و اتضرّع بین یدیک بفؤادی و جنانی ان تؤیّد عبادک المخلصین علی التّوجّه الی النّور المبین و توفّق الأبرار علی التّمسّک بمرکز الأنوار انر یا الهی ابصار القلوب بضیآء الهدی و ایّدهم بشدید القوی و وفّقهم علی طاعتک و خدمة عتبتک المقدّسة فی السّرّ و الخفآء و اجعلهم آیات موهبتک فی عالم الانشآء و رایات رحمتک تخفق فی کلّ الأرجآء ربّ ربّ نحن عباد ضعفآء لا نملک لأنفسنا حیاةً و نشوراً الّا بفیض مواهبک الّتی تتلألأ علی الآفاق بأشدّ اشراق انّک انت المعطی العزیز الغفور الکریم الوهّاب و انّک انت الرّؤف العزیز العلیم المنّان لا اله الّا انت المقتدر الواهب القدیر المستعان
این سند از کتابخانهٔ مراجع بهائی دانلود شده است. شما مجاز هستید از متن آن با توجّه به مقرّرات مندرج در سایت www.bahai.org/fa/legal استفاده نمائید.
آخرین ویراستاری: ۱۴ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۰۰ قبل از ظهر