۹١

آقای معظّم حضرت افنان جناب الف و حاء علیه من کلّ بهآء ابهاه ملاحظه فرمایند

بسم رّبنا الاقدس الاعظم العلیّ الابهی

حمد مقدّس از ذکر اهل انشا و ملکوت اسما ساحت امنع اقدس حضرت مقصودیرا لایق و سزاست که در بحبوحۀ بأسا و ضرّا قلم اعلی متحرّک و ندا مرتفع و اراده متوجّه و لسان عظمت در ملکوت بیان ناطق جلّت عظمته و علت سلطنته و اشرقت آیاته و ظهرت بیّناته و احاطت آثاره و لاحت انواره طوبی لمن انقطع عن العالم متمسّکاً بالاسم الاعظم الّذی به ناح الامم الّا من شآء اللّه مالک القدم و ویل للّذین غفلوا و اعرضوا و اعترضوا الی ان قاموا علی تضییع الامر و قالوا مثل ما قاله الفرعون اَنَا ربّکم الاعلی

سبحانک یا من فی قبضتک زمام الامور اسئلک بظهورک و بروزک و قدرتک و اقتدارک بان تعرّف الّذین ضلّوا و اضلّوا عبادک و قدّر لهم ما یقودهم الی شاطی بحر بیانک لئلّا یتجاوزوا عن حدودهم و مقاماتهم و شئونهم ای ربّ انت تعلم ما فی انفسهم لو تشآء طهّرهم عن رجس اقوالهم و ما نطقت به السنتهم یا الهی و سیّدی تری غفلتهم و اعراضهم و اعتراضهم و تسمع ما یتکلّمون باهوآئهم قد منعتهم اقوالهم عن الاقبال الیک و اعمالهم عن التّوجّه الی انوار وجهک ای ربّ ایّدهم علی الرّجوع الیک انّک انت التّوّاب الغفّار العزیز الکریم ای ربّ هذه ایّام فیها ماج بحر عنایتک و هاج عَرف فضلک اسئلک بان تکتب لافنانک من قلمک الاعلی ما ینبغی لجودک و الطافک انّک انت المقتدر علی ما تشآء لا اله الّا انت القویّ الغالب المقتدر القدیر

روحی لخدمتکم الفدآء و لقیامکم الفدآء دو دستخطّ آنحضرت که اوّل بتاریخ ٢٩ ربیع الثّانی مزیّن و ثانی ١٩ جمادی الاولی عالم بعد و فراق را بنور وصال منوّر نمود چه که نامه بمثابۀ مرءاتست حاکی از مرسل مخصوص اگر مزیّن باشد بذکر محبوب عالم او مطلع حیاتست از برای بنی ‌آدم این خادم فانی از حق جلّ اجلاله میطلبد که نعمت وصال و لقا را مبذول فرماید و عنایت نماید چه که این نعمتی است اسبغ و اسبق از نعمتهای عالم و مائده‌های منزله جمیع کتب الهی مبشّر اینمقام طوبی للفائزین اینمقام در حضور و غیاب هر دو حاصل میشود چه که فضل محیط است و رحمت مسبوق چه بسیار از عباد که تلقاء وجه فائز شدند و قلم اعلی تصدیق نفرمود و امضا ننمود و چه مقدار که بر حسب ظاهر فائز نشدند و قلم اعلی گواهی داد بر توجّه و اقبال و حضور و اصغا و لقا و وصال جلّت عنایته و عظمت الطافه و بعضی بهر دو فائز هذا من فضل لا یعادله شئ فی العالم قد شهد بذلک مالک القدم و مولی الامم بعد از قرائت دستخطّ آنحضرت و اطّلاع قصد ذروۀ علیا نموده بعد از درک حضور و اذن تمام آن تلقاء عرش عرض شد هذا ما نطق به لسان العظمة قوله تبارک و تعالی

هو السّامع المجیب

یا ایّها المقبل الی افقی و المذکور فی ساحتی و المسطور فی کتابی من قلم ارادتی و الطّائر فی هوآء حبّی ان استمع ندآئی و شهادتی انّه لا اله الّا هو لم یزل کان مقدّساً عمّا نطقت به السن الکائنات و منزّهاً عن کلّ ما تفوّهت به الممکنات انّه لهو الّذی ما منعته حوادث الایّام و ما حجّبته اشارات الانام قد اتی بجنود الوحی و الالهام و اظهر ما کان مکنوناً فی کنائز علمه و مخزوناً فی خزائن قدرته اذاً قام العباد و من فی البلاد علی الاعراض و الاعتراض علی شأن انکروا کتب اللّه و صحفه و ما نزّل من قبل علی انبیآئه و رسله قل یا اهل الارض انصفوا باللّه ان تنکروا هذا الامر الاعظم و هذا النّبأ العظیم بایّ برهان یثبت ما عندکم هل تنکرون الّذی به نصبت رایة التّوحید علی قلب العالم و عَلَم الذّکر بین الامم اتّقوا اللّه و لا تکونوا من الجاهلین

اح‌م علیک بهآئی و عنایتی امر بسیار عظیم و عباد بسیار غافل لم‌ یزل از قلم اعلی عظمت این امر جاری و نازل اینست آن چیزیکه لا زال مستور بوده انبیا و مرسلین بتلویح و تصریح ذکر نموده‌اند و لقائش را از حق سائل و آمل طوبی از برای نفوسیکه این یوم مبارک را ادراک نمودند و از فیوضات آن که عرفان مشرق وحی و مطلع آیاتست نصیب بردند سبحان‌ اللّه احزاب مختلفه کل بذکر حق مشغول و منتظر ظهور مع ‌ذلک محجوب و غافل الّا من شآء اللّه اولیای حق را از قبل اینمظلوم تکبیر برسان بگو امروز عرف قمیص رحمن متضوّع و رایحۀ منتنه از افئدۀ مشرکه منتشر بحبل استقامت کبری تمسّک نمائید و بذیل فضل تشبّث اگر حکمت مقتضی بذکر و بیان نفوس غافله را بصراط مستقیم دعوت نمائید طوبی از برای نفسیکه بر خدمت امر قیام نماید و ضعفا را از مکر و حیلۀ اشقیا حفظ کند از حق میطلبیم اولیائش را موفّق فرماید بر استقامت بشأنیکه عالم و عالمیانرا معدوم شمرند و خود را فارغ و آزاد مشاهده نمایند اگر حق جلّ جلاله آنچه را ستر نموده اقلّ از خردل کشف نماید کل از ما عندهم منقطع و بما عند اللّه تمسّک نمایند امروز روزیست که آنچه در قلوب مستور ظاهر و آشکار شود ان اذکر ما انزله الرّحمن فی الفرقان قوله تبارک و تعالی یا بنیّ انّها ان تک مثقال حبّة من خردل فتکن فی صخرة او فی السّموات او فی الارض یأت بها اللّه و اینمقام عدل است که حق جلّ جلاله ذکر فرموده بگو ای دوستان جهد نمائید که شاید فائز شوید بامریکه عرف بقا از او استشمام گردد امروز انسان میتواند صاحب دولت باقیه شود و همچنین خسارت دائمة الامر بید اللّه یفعل ما یشآء و یحکم ما یرید و هو العزیز الحمید انتهی

سبحان ‌اللّه این خادم فانی بمثابۀ مولّه باهت مشاهده میشود چه که آنحضرت و سایر آقایان مطّلعند که در ایّام شداد ایّامیکه ظلمت ظلم جمیع بلاد را احاطه نموده بود در لیالی و ایّام در اعلاء کلمه و ارتفاع امر اللّه مشغول بشأنیکه واللّه الّذی لا اله الّا هو اینفانی مجال نوم و یا اکل نمییافت از اوّل لیل لسان عظمت ناطق و اینعبد در حضور بتحریر مشغول مائدۀ سمائیّه بشأنی نازل که در بعضی از شبها فجر طالع و امر باحضار طعام نفرموده و همچنین در بعضی از ایّام شب و روز لسان عظمت ناطق لاجل هدایت عباد تا آنکه در اطراف فی ‌الجمله نوری ظاهر و در هر بلدی معدودی باسم حق جلّ جلاله بحیوة تازۀ بدیعه فائز و بعد نعیق از هر طرف مرتفع و نهیق از هر بلد ظاهر اینست شأن ناس غافل جاهل بهر ریحی متحرّک و بهر حبلی متمسّک در هر حال از حق جلّ جلاله میطلبم که اگر قابل رجوع هستند در حقّشان عنایتی فرماید و از بحر فضل در این ایّام محروم ننماید انّه علی کلّشئ قدیر جهل انسانرا بمقامی میرساند که بهیچوجه محلّ عنایت واقع نمیشود

سبحانک یا مقصود الامکان اسئلک ببحر علمک و سمآء امرک بان تحفظنی من عصیان ینقطع به رجآئی و یجعلنی محروماً عن نفحات آیاتک و بیّناتک ای ربّ اسئلک بان ترحم هذا العبد المسکین الّذی کانت یده الیمنی مرتفعة الی سمآء رحمتک و الاخری متشبّثة بذیل جودک و غفرانک و عرّف عبادک الّذین غفلوا عن ذکرک و ثنآئک و عرفان مشرق وحیک و مطلع آیاتک و قاموا علی اضلال احبّآئک الّذین قصدوا المقصد الاقصی و الغایة القصوی ای ربّ اسئلک بنفسک و الّذین یطوفون عرشک بان تنصرهم بجنود الغیب و الشّهادة انّک انت المهیمن المتعالی المقدّر المقتدر العلیم الحکیم

ذکر جناب افشار علیه بهآء اللّه و منتسبین ایشان علیهم بهآء اللّه فرموده بودند الحمد للّه هر یک بعنایت الهی فائز و الواح بدیعۀ منیعه مخصوص ایشان نازل و ارسال شد انشآء اللّه از بحور معانی مستوره بیاشامند و بنفحات آیات فائز گردند مراسله‌ئی باین بنده ارسال داشته‌اند در ساحت امنع اقدس عرض شد و آنچه از سماء عنایت مخصوص ایشان نازل اینعبد در جواب نامه ثبت نمود و ارسال داشت از حق جلّ جلاله میطلبم که ایشان و متعلّقان ایشانرا بر امر ثابت و بر خدمت قائم فرماید انّه علی کلّشئ قدیر حسب الامر الواح مرسله و مراسلات اینعبد که بآیات بدیعۀ منیعه مزیّن است ملاحظه فرمایند و برسانند

اینکه ذکر جناب حاجی علی و جناب آقا محمّدرضا و جناب حاجی محمّد علیهم بهآء اللّه و عنایته فرموده بودند لدی الوجه مذکور و هر یک باشراقات انوار آفتاب عنایت فائز این خادم فانی از حق تعالی شأنه سائل و آمل که اولیای خود را مطالع شموس استقامت فرماید و بما یرتفع به الامر مؤیّد نماید

و اینکه ذکر جناب آقا ملّا محمّد علیه بهآء اللّه و عنایاته را مرقوم داشتند در ساحت امنع اقدس اعلی عرض شد و یک لوح مناجات مخصوص ایشان از سماء عنایت محبوب امکان نازل و ارسال گشت این خادم فانی تکبیر و ثنا خدمت ایشان میرساند و عرض مینماید امروز روزیست که عظمتش بمثابۀ آفتاب واضح و ظاهر است جمعی در قرون و اعصار ناس را در ظنون و اوهام پرورده‌اند و بشأنی سکر غفلت ایشانرا اخذ نمود که بعد از ظهور و اعلاء کلمه و اشراقات آیات و ظهورات بیّنات بشعور نیامدند و از مطلع ایقان بغایت بعید و محروم مشاهده شدند حال باید جناب مذکور بعنایت حق بر خدمت امر قیام نمایند و ناس غافل را از هیماء نادانی ببحر آگاهی کشانند و از شمال ضلالت بیمین هدایت راه نمایند در هر حال باید همّت نمود که مباد مجدّد اصنام اوهام بمیان آید یسئل الخادم ربّه بان یؤیّد جنابه علی ذکره و ثنآئه و خدمة امره و یکتب له من قلمه الاعلی خیر الآخرة و الاولی انّه لهو المقتدر القدیر

و اینکه ذکر جناب آقا محمّدعلی از اهل ب‌ه فرموده بودند و ذکر ارادۀ ایشان در ادای حقوق چند شهر قبل باینعبد هم در اینفقره نوشته بودند در ساحت امنع اقدس عرض شد جوابی از مصدر امر ظاهر نه تا در این ایّام اینکلمۀ علیا از مالک اسما اشراق نمود قوله جلّ جلاله یا عبد حاضر بنویس بافنان علیه بهائی اگر شخص مذکور فی ‌الحقیقه ارادۀ ادای حقوق الهی نموده بنفوس مذکوره برسانند و همچنین اذن خواسته بودند بساحت اقدس توجّه نمایند شمس اذن مشرق از حق جلّ جلاله میطلبم دوستان را از شرّ معرضین و منکرین و خادعین حفظ فرماید و صورت تقسیم هم ارسال شد اگر رسید آنحضرت برسانند اینعبد جواب نامۀ ایشانرا ارسال داشت انشآء اللّه برسد

حضرت محبوب فؤاد جناب حاجی ح‌ی‌ع‌ل علیه بهآء اللّه الابهی چند لوح بجهة اهل ب‌ه و قریۀ قرب آن خواسته بودند و مکرّر نوشته‌اند در این ایّام الواح بدیعۀ منیعه از سماء مشیّت رحمانی نازل و ارسال شد بجناب آقا محمّدعلی برسد که برسانند و یا قسم دیگر که آنحضرت مصلحت دانند

در باب عشق‌آباد و توجّه جناب استاد علی‌اکبر علیه بهآء اللّه بآنشطر مرقوم فرمودند خود جناب استاد تفصیل امور را نوشته ارسال داشته‌اند و جوابی در اینفقره از مصدر مشیّت نازل و ارسال شد عمل آنحضرت را امضا فرمودند و بطراز قبول فائز محلّیکه مرجع مدن و قرای متعلّقۀ بدولت روس واقع شود اخذ اراضی و تعمیر در آن بسیار خوبست امّا ذکر با والی در این ایّام جایز نه حسب الامر چندی صمت اولی جناب استاد بکار خود مشغول باشند اگر اسبابی فراهم آمد و ذکری بمقتضی بمیان آید آنوقت کلمه‌ئی گفته شود بأسی نیست حق جلّ جلاله آگاه و بیدار آنچه اراده فرماید اسبابش اقرب من آن ظاهر و هویدا شود باید جمیع دوستان بحکمت ناظر باشند این حکم در الواح الهی مکرّر نازل حتّی از اقرار و اعتراف منع نموده‌اند انّ الامر بیده یفعل ما یشآء و یحکم ما یرید لیس لاحد ان یقول لم او بم صد هزار طوبی از برای نفسیکه بافق امر الهی وحده ناظر باشد و بآنچه مأمور است عمل نماید اوست اهل توحید و اصحاب تجرید و صاحب نفس مطمئنّه علیه بهآء اللّه و بهآء من فی ملکوت الامر و الخلق

اینکه در بارۀ محبوب روحانی جناب آقا میرزا اسداللّه علیه بهآء اللّه الابهی و توجّه ایشان بجهة خلاصی اولیا علیهم بهآء اللّه و عنایته مرقوم داشتند بعد از عرض اینفقره تلقاء وجه امنع اقدس ملکوت بیان باینکلمات عالیات ناطق قوله جلّ و عزّ طوبی از برای الف و حاء علیه بهائی چه که در فکر خلاصی اولیای حق بوده و هستند ینبغی له ان یکون کذلک انّا اخترناه و اصطفیناه لخدمة امری المبرم المتین ولکن چندی سکوت اولی انتهی

اینعبد عرض مینماید وعده و دادن زخارف بجهة خلاصی مسجونین در این ایّام جایز نه در دو وقت دو کلمه از لسان عظمت این خادم فانی استماع نمود یومی از ایّام فرمودند یا عبد حاضر حزب اللّه الیوم باید باین آیۀ مبارکه که از قبل بر خاتم انبیا روح ما سواه فداه نازل شده ذاکر باشند قوله تعالی ربّ افرغ علینا صبراً و ثبّت اقدامنا و انصرنا علی القوم الکافرین از اینکلمۀ مبارکه مستفاد میشود که صبر تلقاء عرش مقبول و محبوبست و همچنین یومی از ایّام فرمودند انّ الظّالم یستنصر علینا بالمدافع و البنادق و الجنود و نحن نستنصر علیه بالقویّ الغالب المقتدر القدیر و بعد این دو فقره مکرّر در الواح نازل انّه یعلم ما اراده عمّا نطق به لسان عظمته

و اینکه از نعاق ناعقین مرقوم داشتند هذا ما اخبرنا به القلم الاعلی اذ جال فی مضمار البیان فی الزّورآء سبحان ‌اللّه نفوسیکه از امر بالمرّه غافل و بی‌اطّلاع گفته‌اند آنچه را که هیچ مشرکی نگفته اعاذنا اللّه و حضرتکم من شرّ هؤلآء مدّتها در جمع‌آوری آیات و الواح و کتب بدیعۀ منیعه مشغول بوده‌اند و قصدشان معلوم و واضحست لذا جایز نیست از بعد آثار بدیعه بآن نفوس داده شود اینعبد در این ایّام چند ورقی در بعضی از مطالب نوشته و چون حامل و حاوی آیات الهی و زیاراتیست که در این ایّام مخصوص شهدا نازل شده ارسال میشود آنحضرت ملاحظه فرمایند و بعد نزد جناب میرزا ع‌ل علیه بهآء اللّه ارسال نمایند اگر در حضور بر مشرکین القا شود بأسی نبوده و نیست ولکن دادن نسخه ابداً جایز نه چه که در آیات الهی بالحاد مشغولند ما صغر حدّهم و شأنهم و کبرت اقوالهم آیا آفتاب را نمیبینند و امواج بحر را مشاهده نمیکنند اگر این ندا و این صیحه و این نبأ اعظم را انکار نمایند بچه حبلی متمسّک و بچه امری مستدل اوراقیکه نوشته و خدمت آنحضرت فرستاده از آن اوراق مقامش معلوم و نیّتش مشهود و این خادم فانی چون آن اوراق را دیده لازم دانست که لوجه اللّه ذکر نماید آنچه را که مطالع انصاف و مظاهر عدل مشاهده نمایند و اغنام الهی را از ذیاب ارض حفظ فرمایند

و دیگر استدعا و عرض این خادم فانی آنکه خدمت آقایان عظام افنان سدره علیهم من کلّ بهآء ابهاه تکبیر و سلام ابلاغ فرمایند و این مرحمتی است از آنحضرت نسبت باینفانی البهآء الظّاهر اللّائح المشرق من افق عنایة ربّنا و ربّکم علی حضرتکم و علی من یحبّکم لوجه اللّه ربّ العالمین

خ‌ادم

فی ١۵ شهر شعبان المعظّم سنه ١٣٠١

عرض میشود الواح بهرام‌آباد و حول آن نظر بخواهش جناب محبوبی حاجی میرزا ح‌ی علیه بهآء اللّه الابهی و حبیب روحانی جناب حاجی میرزا ح‌سین علیه بهآء اللّه و عنایته از سماء فضل نازل و ارسال شد مع مکتوب اینفانی که در جواب جناب آقا محمّدعلی علیه بهآء اللّه نوشته آنحضرت ملاحظه فرمایند و بعد بفرستند نزد سرکار خان حسن علیه بهآء اللّه و بنویسند بایشان که چند شهر قبل جناب حاجی میرزا ح‌ی و جناب حاجی میرزا ح‌سین مخصوص نفوس مذکوره الواح بدیعۀ منیعه از سماء عنایت الهی طلب نمودند مدّتها از مصدر امر جوابی ظاهر نه تا آنکه مکرّر طلب نمودند الواح نازل و ارسال شد حال سرکار خان ملاحظه فرمایند اگر آن نفوس کأس را تبدیل ننموده‌اند عطا نمایند والّا صاحبان آن ظاهر خواهد شد العلم عند اللّه ربّنا و ربّکم و ربّ العالمین

عرض دیگر دستخطّیکه آنحضرت باینعبد مرقوم داشتند حینیکه در ساحت امنع اقدس عرض شد یک لوح مناجات مخصوص جناب آقا ملّا محمّد علیه بهآء اللّه الابهی از سماء مشیّت رحمانی نازل و دو یوم بعد هم که اینعبد تلقاء وجه بتحریر آیات مشغول یک لوح بدیع منیع مجدّد از سماء فضل مخصوص ایشان نازل قد ادرک الفضل مرّتین بجوده و کرمه و رحمته آنحضرت هر دو را برسانند انّ ربّنا الرّحمن لهو الباذل المشفق الکریم

[یادداشت]

  • ١

    رقم ٩ بر طبق حساب ابجد معادل عددی کلمه ”بهاء“ است.

این سند از کتابخانهٔ مراجع بهائی دانلود شده است. شما مجاز هستید از متن آن با توجّه به مقرّرات مندرج در سایت www.bahai.org/fa/legal استفاده نمائید.

آخرین ویراستاری: ۱۴ مارس ۲۰۲۵، ساعت ۱:۰۰ بعد از ظهر