هو السّامع بالعدل و المجیب بالفضل

قد ماج بحر السّرور و ابتسم ثغر اللّه المهیمن القیّوم بما بلغ النّدآء من ارض الطّآء الی الأفق الأعلی و بشّر اهل الفردوس الأبهی و الجنّة العلیا بقیام ایادی الأمر و مظاهر البیان امام کعبة اللّه بمیثاق مبین و عهد متین لیستضیء العالم و من فیه بنور الاتّحاد و الاتّفاق تعالی تعالی هذا المقام الأعلی تعالی تعالی هذا العهد الّذی به تجدّدت دفاتر الأسمآء و ارتفعت مقامات اهل البهآء بین الوری

اللّهمّ یا اله الأسمآء و فاطر السّمآء وعزّتک و عظمتک و قدرتک و اقتدارک لا اجد جنداً اقوی من عهد اصفیائک امام وجهک و میثاقهم لنصرة امرک و اعلآء کلمتک ای ربّ ایّدهم بجنود البرّ و التّقوی و بالانقطاع الّذی به فتحت ابواب العزّ و الغنآء علی من فی الأرض و السّمآء ای ربّ انصرهم برایات بیانک و اعلام ذکرک و ثنائک و قدّر لهم ما یجعلهم مظاهر اخلاقک و اسمائک و مطالع جودک و عطائک تراهم یا الهی اقبلوا الی افق فضلک و ارادوا خدمة امرک بین عبادک فاکتب لهم من قلمک الأعلی کلّ خیر انزلته فی کتبک و صحفک و زبرک و الواحک انّک انت الّذی باسمک الأعظم سخّرت العالم و باسمک الأکرم فتحت ابواب الجود و العطآء علی الأمم اسألک یا مقصود العارفین و محبوب من فی السّموات و الأرضین بأن تؤیّد حضرة السّلطان علی الاقبال الیک و اظهار عدلک باسمک ای ربّ انصره بحزبک ثمّ احفظه بجنود الغیب و الشّهادة انّک انت مولی البریّة لا اله الّا انت القویّ الغالب المقتدر القدیر

یا علی قبل اکبر علیک بهائی و عنایتی نامه‌های آن جناب بحضور و اصغا فائز فی‌الحقیقه آنچه در آن مذکور علّت بهجت و سرور چه که کلمات و حروفات بعطر اتّحاد و اتّفاق ممزوج براستی میگویم این عهد جدید بنفسه جندیست قویّ قد قدّرنا به فتح مدائن القلوب باسمنا العزیز المحبوب امید آنکه باین اسباب جدیدۀ بدیعه اساس امر الهی محکم و ثابت گردد چندی قبل بیکی از حکما علیه بهائی این آیات نازل و ارسال شد یا حکیم قوّه و بنیۀ ایمان در اقطار عالم ضعیف شده دریاق اعظم لازم سواد نحاس امم را اخذ نموده اکسیر اعظم باید یا حکیم آیا اکلیل غلبه دارای آن قدرت بوده که اجزاء مختلفۀ در شیء واحد را تبدیل نماید و بمقام ذهب ابریز رساند اگرچه تبدیل آن صعب و مشکل بنظر میآید ولکن تبدیل قوّۀ ناسوتی بقوّۀ ملکوتی ممکن نزد این مظلوم آنچه این قوّه را تبدیل نماید اعظم از اکسیر است این مقام و این قدرت مخصوصست بکلمة اللّه اوست جوهری که خوف را باطمینان و ضعف را بقوّت و ذلّت را بعزّت تبدیل فرماید یک قطره از بحر حکمت الهی بر بدیع زد بمثابۀ کرۀ نار قصد فدا نمود رطوباتش بحرارت و ضعفش باقتدار و بطئش بسرعت تبدیل شد در این حین آنچه لازم طلب شفا است از قادر بیچون از برای امراض مزمنۀ غالبه از بحر عطای حقّ جلّ جلاله حفظ آن جناب و اولیای آن ارض را میطلبیم انّه یحفظکم و ینصرکم کما نصرکم و حفظکم من قبل انظر فی السّجن و تبدیله و الأمر و سلطانه در کمال ضعف کمال قدرت ظاهر و در فقر ملکوت غنا مشهود طوبی للمتفرّسین و للمنصفین مژدۀ اتّحاد و اتّفاق آفاق را منوّر نمود سبحان‌اللّه مظلومیّت اولیا در عشق‌آباد از جنود غالبه مشهود امر اللّه را نصرت نمود نصرت عظیمی اینست نتایج حکمتی که از قلم اعلی در زبر و الواح نازل و مرقوم طوبی للعارفین جوهر وصیّت و نصح آنکه اگر از نفسی از اولیا ترک اولی و یا عملی منافی ظاهر شود اولیای امر بنصایح مشفقانه و مواعظ حکیمانه مع کمال شفقت و رفق و وداد او را آگاه نمایند و نصیحت کنند البتّه آن کلمه چون لوجه اللّه ظاهر میشود نافذ و معین و مربّی است قل

الهی الهی ایّد من علی الأرض علی الحضور امام وجهک و عرّفهم ما قدّرت لهم فی کتبک ثمّ زیّن المبلّغین بطراز التّقدیس بین عبادک ثمّ اجعل فی کلماتهم نفوذاً بقدرتک ثمّ اجعلهم حاملین لوآء الانقطاع و التّقوی انّک انت مولی الوری و المقتدر علی ما تشآء لا اله الّا انت الآمر الحکیم

البهآء المشرق من افق سمآء رحمتی علیک و علی من معک و یسمع قولک فی هذا الأمر المبرم الحکیم

این سند از کتابخانهٔ مراجع بهائی دانلود شده است. شما مجاز هستید از متن آن با توجّه به مقرّرات مندرج در سایت www.bahai.org/fa/legal استفاده نمائید.

آخرین ویراستاری: ۶ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۲:۰۰ بعد از ظهر