سبحاناللّه صاحب بیان میفرماید به بیان از او محتجب ممانید و بحروفات از او اعراض مکنید جمیع بیان بمثابۀ ورقیست نزد او اگر قبول فرماید مقبول و اگر ردّ نماید انّه هو محبوب فی امره و مطاع فی حکمه معذلک معرضین بیان باسماء تمسّک نمودند و از خالق و مالک آن غافل و معرض آیا بچه امر و بچه حجّت و بکدام برهان بیان را قبول نمودند و بر منزل و مرسلش وارد آوردند آنچه را که قلم از ذکرش عاجز و قاصر است هر منصفی بر اقتدار قلم اعلی و کلمۀ علیا شهادت داده و میدهد و هر بصیری گواه بوده و هست یا اهل البیان اتّقوا الرّحمن و لا تعترضوا علی الّذی علّق کلّ امر بقبوله و کلّ حکم بامضائه خافوا اللّه و لا تکونوا من الظّالمین این مظلوم ضرّ عالم را قبول نمود لأجل اعلاء کلمه و اظهار امر اللّه از اوّل ایّام الی حین دست ظالمین و غافلین بوده کل دیده و شنیدهاند لو هم ینصفون از حقّ جلّ جلاله میطلبیم انصاف عطا فرماید عبادش را و بطراز صدق مزیّن دارد ذکرت نزد مظلوم مذکور و این لوح ابدع اعلی از سماء مشیّت مولی الوری مخصوص تو نازل خذه بقوّة من عنده انّه هو المقتدر العزیز العلّام
این سند از کتابخانهٔ مراجع بهائی دانلود شده است. شما مجاز هستید از متن آن با توجّه به مقرّرات مندرج در سایت www.bahai.org/fa/legal استفاده نمائید.
آخرین ویراستاری: ۶ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۶:۰۰ بعد از ظهر