جناب ابن ابهر علیه بهآء اللّه

هو اللّه تعالی شأنه الحکمة و البیان

یا ابن ابهر علیک سلامی و عنایتی و رحمتی نامه‌ئی که نزد بدیع‌اللّه ارسال داشتی بحضور و شرف اصغا فائز للّه الحمد مزیّن بود بذکر حقّ سبحانه و تعالی و منوّر بود بانوار محبّت الهی از حقّ میطلبیم ترا تأیید فرماید بر خدمت امر اگر بحکمت و بیان به ارض زاء توجّه نمائی لدی اللّه مقبولست و از آنجا باراضی اخری انّ ربّک هو المبیّن العلیم و همچنین نامه‌ئی که باسم جود علیه بهائی و عنایتی ارسال داشتی لدی الوجه مذکور ایّام ایّام اللّه است باید لوجه اللّه بتبلیغ امر مشغول شوی شاید اعراض عباد باقبال و کفر بایمان و شرک بتوحید تبدیل گردد فضل حقّ لایحصی بوده و هست عجب از نفوسی که بالوان فانیۀ دنیا و زندگانی دو یوم از نعمتهای باقیۀ الهی و زندگی سرمدی محروم ماندند از حقّ بطلب باصبع ایادی امر یعنی نفوس ثابتۀ راسخۀ مطمئنّۀ مرضیّه حجبات را خرق فرماید و سبحات را براندازد و سدّ حائل را بردارد اوست مقتدر و توانا

ذکر فخرالدّین علیه بهائی را نمودید انّا نذکره فی هذا الحین بآیات اللّه ربّ العالمین و نبشّره بفضلی و رحمتی و انا المبشّر الکریم یا فخرالدّین ذکرک من احبّنی ذکرناک بهذا الکتاب المبین انّه یحبّ من احبّه و یذکر من ذکره رحمة من عنده و هو الفضّال العزیز الحمید ضع ما عند القوم و خذ ما اوتیت من لدی اللّه المقتدر القدیر ایّاک ان یمنعک ما عند العباد عن مالک الایجاد او تحزنک شماتة المعتدین خذ الکتاب بقوّة من عندنا و حکمة من لدنّا انّ ربّک هو الآمر العلیم قل

الهی الهی لک الحمد بما ایّدتنی علی التّوجّه الیک و الاقبال الی افقک اسألک بخبآء مجدک و سرادق حفظک و بأمرک الّذی به سخّرت عبادک و خلقک بأن تجعلنی ثابتاً راسخاً مستقیماً علی امرک ثمّ اکتب لی یا الهی من قلمک الأعلی ما یقرّبنی الیک فی کلّ الأحوال انّک انت الغنیّ المتعال

یا ابن ابهر نذکر فی هذا الحین امّک الّتی اقبلت و سمعت و آمنت باللّه العزیز الجمیل انّا ذکرناها من قبل بما لا ینقطع عرفه بدوام اسمائی الحسنی و انا الشّاهد النّاطق الأمین طوبی لها و نعیماً لها بما وفت بعهدها و ما نقضت میثاقها طوبی لها و لمن احبّها لوجه اللّه العزیز العظیم کبّر من قبلی علی وجهها و ذکّرها بما نزّل من سمآء العطآء و بشّرها برحمتی الّتی سبقت من فی السّموات و الأرضین

ذکر موقنۀ جدیده را نمودید از قبل مظلوم ذکرش نما بگو یا امتی عالم از برای عرفان حقّ جلّ جلاله از عدم بوجود آمد و چون مقصود ظاهر و برهان کامل و آیات نازل و بیّنات باهر کل اعراض نمودند و بسب و لعن مشغول گشتند للّه الحمد ید عنایت ترا نجات داد و راه نمود فائز شدی بآنچه که ضدّ و مثل از برای او نبوده و نیست بشّری امائی بعنایتی و ذکری و رحمتی و فضلی الّذی احاط الوجود من الغیب و الشّهود جناب خال و سمیّ را از قبل مظلوم تکبیر برسان ذکرشان لدی المسجون مذکور و هر یک بآیات و عنایت حقّ فائز نسأل اللّه ان یؤیّدهما و یوفّقهما علی ذکره و ثنائه و خدمة امره العزیز البدیع البهآء علیک و علی الّذین سمعوا و اجابوا و علی اللّائی آمنّ باللّه الفرد الواحد العلیم الخبیر

این سند از کتابخانهٔ مراجع بهائی دانلود شده است. شما مجاز هستید از متن آن با توجّه به مقرّرات مندرج در سایت www.bahai.org/fa/legal استفاده نمائید.

آخرین ویراستاری: ۱۸ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۳:۰۰ بعد از ظهر