ط

جناب ابن ابهر علیه بهآء اللّه

بسمی النّاطق الظّاهر العلیم الحکیم

انّا نحبّ ان نذکر و نقرأ ما انزلناه علی محمّد رسول اللّه أ لم یأن للّذین آمنوا ان تخشع قلوبهم لذکر اللّه سبحان‌اللّه در لیالی و ایّام آیات الهی و بیّنات صمدانی بمثابۀ غیث هاطل از سماء اراده نازل مع‌ذلک کل غافل الّا من اخذته ید الاقتدار و انقذته عن طین الأوهام امروز ظاهر شده آنچه که در جمیع کتب قبل و بعد قلم اللّه کل را بآن بشارت داده و ذکر نموده آیا چه شده که آذان عباد از اصغاء ممنوع و ابصار از مشاهده محروم ید عطای ربّانی در این ایّام نورانی رحیق بیان و کوثر عرفان را مبذول داشته هیچ مقبلی از این فیض اعظم و عنایت کبری بی‌نصیب نماند یا حزب اللّه یوم یوم انبساط و نشاط است در یکی از الواح این کلمات عالیات از قلم اعلی نازل قلنا روز روز نشاط و انبساط است نشاط از چه از صهبای محبّت الهی در این فجر روحانی طوبی از برای نفسی که خود را از کوثر بیان مقصود عالمیان مقدّس نمود و باستقامت تمام بر امر مالک انام قیام فرمود قیامی که عزّت اعدا و ثروت اشقیا آن را حرکت ندهد و از استقامت حقیقی بازندارد بگو یا حزب اللّه یوم یوم اللّه است دعوا ما عند القوم و عزّهم و ثروتهم و قدرتهم و فنونهم و علومهم و غنائهم ورائکم متمسّکین بما اشرق و لاح و سطع و فاح من افق سمآء ارادة اللّه ربّ العالمین براستی میگویم اگر نفسی فی‌الحقیقه لوجه اللّه بر تبلیغ امر قیام نماید البتّه در جمیع اشیاء بیانش نافذ و ذکرش متصرّف و ندایش محیط انّه هو المقتدر المهیمن العزیز الوهّاب

یا ابن ابهر علیک بهآء اللّه و نوره جناب اسد علیه بهائی حاضر و مکرّر شما را ذکر نموده و از فیّاض حقیقی طلب عنایت کرده و نامه‌های آن جناب را بساحت اقدس ارسال داشته هر کلمۀ آن گواهی داده بر توجّه و استقامت و خدمت آن جناب اصلاح بعضی امورات را ذکر نمودی بطراز قبول و عزّ رضا فائز و مزیّن نسأل اللّه تبارک و تعالی ان یؤیّدک علی اعلآء کلمته بین الغافلین من عباده انّه علی کلّ شیء قدیر این ایّام من غیر ستر و حجاب و تعویق و تأخیر سفینۀ بیان بر بحر معانی متحرّک و جاری بگو یا حزب اللّه توجّه نمائید یوم یوم نصرت است خود را محروم منمائید سبحان‌اللّه بعضی از نفوس معرضۀ غافله از اصغاء ندای الهی و مشاهدۀ جواهر و لآلی خزائن قلم اعلی محروم و ممنوعند آیا بچه حجّت و برهان بحضرت مبشّر ایمان آورده‌اند و از مرسل و منزل او غافل و محجوبند امروز جمیع مرسلین از فردوس اعلی و جنّت علیا ندا مینمایند و میفرمایند یا ملأ الأرض خود را از وساوس نفس و هوی مطهّر نمائید و قصد افق اعلی کنید امروز مکلّم طور بر عرش ظهور مستوی و ندایش از جمیع جهات مرتفع یا ابن ابهر بشنو ندای مظلوم را کمر خدمت را محکم کن و بذکر و ثنای حضرت مقصود مشغول باش شاید نفوس بعیده قصد قرب نمایند و گمراهان سبیل الهی را بیابند ظاهر شده آنچه که از اوّل ظهور ابوالبشر الی حین شبه و مثل نداشته طوبی لأذن سمعت ندآء اللّه المهیمن القیّوم و لبصر رأی منظره العزیز المحبوب کتاب اللّه ینطق امام الوجوه یمشی و یبشّر العباد الی افق لاح منه نیّر عنایة ربّهم الغفور قل یا ملأ المعرضین ذروا ما عندکم تاللّه قد اتی الموعود بسلطان مشهود به ماج بحر البیان و هاج عرف العرفان و ظهرت اسرار ما کان و ما یکون انظروا انظروا قد جری من بیانه فرات البرهان و ظهر کنز اللّه العزیز المکنون لعمری لا تمنعه شبهات الّذین اعرضوا عن الوجه و لا اشارات کلّ غافل محجوب اذکر من قبلی اولیائی و بشّرهم بعنایتی و رحمتی الّتی سبقت الوجود من الغیب و الشّهود قل أ فی اللّه شکّ ام فیما نزّل من سحاب الاراده ام فی سلطانه الّذی احاط الجنود و الصّفوف قل انّه ما اراد الّا اظهار امر اللّه المهیمن القیّوم و ارتفاع مقاماتکم یشهد بذلک من عنده علم کلّ شیء فی کتابه العزیز المخزون قل یا اولیآء اللّه و احبّائه افرحوا بما جرت اسمائکم من لسان العظمة و اذکارکم فی لوحه المبارک العزیز المحتوم کذلک اشرقت شمس البیان من افق سمآء البرهان فضلاً من عند اللّه منزل هذا الرّقّ المنشور البهآء المشرق من افق سمآء عنایتی علی اولیائی و احبّائی و علی کلّ ثابت راسخ متمسّک بحبل اللّه العزیز الودود

ذکر بعضی که من غیر شعور نطق مینمایند نمودی باید در جواب گفته شود الحمد للّه که مثل آن نفس غافلۀ ظالمۀ مفتریه مابین اهل حقّ نبوده و نیست این مقام شکر است نه شکایت بقای او از اوّل الی حین دلیل است بر نفاق و تزویر و کذبش چه اگر بصدق تکلّم مینمود بمثابۀ نورین نیّرین و اصفیای قبل و بعد عروج نموده بود لعمر اللّه بر منبر ارض صاد و حضور ابن شیخ باقر تکلّم نموده بآنچه که اکباد مقرّبین و مخلصین محترق حال در شهادت و انفاق و تسلیم و رضای نفوس مطمئنّۀ مقدّسه تفکّر نمائید و همچنین در نفوس مفتریۀ کاذبه هر یوم مشاهده مینمائید که بچه دسائس متمسّکند نزد معرض معرض و نزد مقبل مدّعی ایمان لعمر اللّه عالم صدق و صفا را آلوده نموده هر یوم بتدبیری وجود مضطرب خود را حفظ مینماید بگو ای دوستان امروز آفتاب حقیقت از افق سماء سجن عکّا ظاهر و باهر و ناطق ما منعه ظلم الجبابرة و لا سطوة الفراعنة و لا شبهات الّذین کفروا بیوم الدّین للّه الحمد در آنی خود را ستر ننمودیم من غیر ستر و کتمان امر اللّه را تبلیغ نمودیم من شآء فلیؤمن و من شآء فلیکفر انّ اللّه هو الغنیّ الحمید

این ایّام فکر جدیدی بخاطر آن نفوس مجعولۀ خائنه رسیده اراده کرده‌اند کتاب اللّه را سرقت نمایند و محو کنند قل ویل لکم یا اعدآء اللّه و ظهوره و امره اتّقوا و لا تکونوا من الظّالمین بیان پارسی کتابیست عظیم چه که مشعر و مدلّ بظهور حقّ جلّ جلاله است فی‌الحقیقه انسان متحیّر است نسأل اللّه ان یأخذهم بقهره و یمنعهم بسلطانه یا ایّها النّاظر الی الوجه بعینه کلمات قبل ظاهر شده بمثابۀ حزب موهوم با یکی از اصحاب مکالمه نموده‌اند انّ الموقن تمسّک بالبیان طرف مقابل ذکر نمود بیان شما صحیح نیست گفت آن بیانی که خدمت شماست فأت به گفت آنهم صحیح نیست گفت بیان صحیح کجاست گفت در جزیره است مقصود معلوم حال ملاحظه کنید چه عرف مکروهی از آن کلمه منتشر است نسأل اللّه ان یؤیّدهم علی الرّجوع و الصّدق و یوفّقهم علی الانابة لدی باب فضله انّه هو الجواد الکریم

ذکر بعضی را طلب نمودی انشآءاللّه کرّۀ اخری ارسال میشود اطمئنّ بفضل مولاک و کن من الفرحین

این سند از کتابخانهٔ مراجع بهائی دانلود شده است. شما مجاز هستید از متن آن با توجّه به مقرّرات مندرج در سایت www.bahai.org/fa/legal استفاده نمائید.

آخرین ویراستاری: ۱۸ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۳:۰۰ بعد از ظهر