جناب حیدر قبل علی علیه بهآء اللّه الأبهی
بسمی الّذی ینطق فی بحبوحة الأحزان
حقیقت مدح و جوهر ثنا اهل بها را لایق و سزا که ثروت و زینت و الوان ناسوت انشاء ایشانرا از توجّه بافق اعلی منع ننمود اقتدار جبابره و اختیار فراعنه حائل نشد بنور تقوی و نفوذ کلمۀ علیا عالم را بحیات تازه و زندگی پاینده مزیّن نمودند ایشانند رجالیکه تجارت عالم ایشانرا مشغول نساخت و از توجّه بمالک قدم بازنداشت در بلایا صابرند و در رزایا ساکن چه که از خلق بریدهاند و بحقّ پیوستهاند تعالت مقاماتهم و تعالی اصطبارهم نسأل اللّه تبارک و تعالی ان یرفعهم بین عباده و یزیّنهم بطراز العدل فی مملکته و یقدّر لهم ما یجعلهم حروفات کتابه و کلمات الواحه انّه هو الحاکم علی ما یشآء و الآمر بما اراد لا اله الّا هو مالک الایجاد و المهیمن علی من فی البلاد
یا حیدر قبل علی علیک بهائی لازال در ساحت مظلوم مذکور بوده و هستی للّه الحمد فائز شدی بآنچه که در کتب الهی از قلم ابدی مرقوم و مسطور آنچه در بارۀ توجّه و اشتعال اولیای ارض الف و راء ذکر نمودی باصغا فائز للّه الحمد از اوّل ایّام نور ایمان از افق سماء آن ارض طالع و لائح و ساطع و مخصوص در این کرّه از سماء عطاء مالک نور احدیّه آیات بدیعۀ منیعه نازل و ارسال شد نسأل اللّه ان یسقیهم من کؤوس آیاته کوثر عرفانه و من کئوب بیانه سلسبیل حبّه و رضائه و نسأله ان یؤیّدهم علی ما یرتفع به امر اللّه فیما سواه
اینکه ذکر رجوع از ارض صاد از قلم اعلی نازل مقصود آنکه در مدینهئی که ذئب در آنست توقّف زیاد جائز نه و قبل هم اینکلمه از ملکوت امر الهی جاری اکثری از امرا و رؤسا در ظاهر اظهار محبّت مینمایند و در باطن بتحریک مشغول سبحاناللّه الی حین اعمال عظیمه و عنایت کبیرۀ اینمظلوم معلوم نه و احدی بآن آگاه نه قریب چهل سنه حزب اللّه را از نزاع و فساد و قتل و غارت و اعمال و افعال مردوده منع نمودیم چنانچه کل اگر بانصاف آیند شهادت میدهند که فضل اعظم از اینمظلوم ظاهر و هویداست از قبل در هر سنه نار حرب مشتعل چنانچه دیدهاند و شنیدهاند و بعد از ورود اینمظلوم در عراق عرب احدی بغیر ما اراده المظلوم حرکت ننمود مع عناد غافلین و بغضای ناعقین نفسی بر تلافی و دفاع قیام نکرد نصایح الهی و مواعظ ربّانی چنان تأثیر نمود که اولیا را کشتند و شهید نمودند و ایشان نکشتند و بحقّ گذاشتند معذلک نه دولت و نه ملّت اظهار رضایت ننمودند گویا از اینعمل غافلند و الی حین باین رحمت کبری و عنایت عظمی آگاه نگشتهاند از حقّ بطلبید آگاهی بخشد و انصاف عطا فرماید در اکثری از الواح حضرت پادشاه ایّده اللّه را ذکر نمودیم و از برایش حفظ و حراست از حقّ مسئلت کردیم باری معروف اینمظلوم مستور چه که مظاهر انکار بیشمار آیا چه شده که وزرا و امرا در تدبیریکه سبب حفظ و حراست و راحت عالم و امم است توجّه نمینمایند امروز میتوان باموریکه سبب بقاء دولت و ترقّی ملّت است تمسّک نمود ولکن ایّام بعد را این فضیلت نبوده و نیست یشهد بذلک من عنده نور المعرفة و البیان
یا حیدر قبل علی اگر چند یومی بارض خاء توجّه نمائی و بحکمت ناظر باشی شاید ثمریکه سبب نجات خلق است از سدرۀ امید بروید و ظاهر گردد صحیفۀ منزله که باسم جناب نبیل اکبر نازل و همچنین صحیفۀ اخری که مخصوص جناب محمّد قبل علی از سماء بیان نازل اگر با شما باشد خوبست فیالحقیقه این دو صحیفه یکی است باید در یکجلد جمع شود و همچنین سور و الواحیکه سبب جذب و ابتهاج و علّت هدایت و انبساطست ولکن در جمیع احوال ملاحظۀ حکمت اعظمست از جمیع امور از قبل در حفظ الواح بآنجناب نوشته شد آنچه که تکرار ذکر لازم نه در خضرا دو سنۀ قبل شخصی که نزد اینمظلوم معروف بوده ملاقات با یکی از اولیا را طلب نمود و مقصودش آنکه ادراک نماید و بیابد آنچه را که مقصود اینظهور اعظمست و با یکی از اولیا ملاقات نمود ولکن از آنملاقات ثمری حاصل نه چه که بستر و کتمان مجلس بآخر رسید و نظر بحکمت مطلب مستور ماند از برای حکمت اندازه و مقداریست معلوم چه اگر این قسم حکمت عمل شود ناس ممنوع و محروم مانند در هر امری اعتدال لازم حال اگر آنجناب قصد آن اطراف نمایند لأجل زیارت و ملاقات اولیا اثر ظاهر شود البتّه عملیکه لوجه اللّه ظاهر گردد آثار بدیعۀ منیعه از عدم بوجود آید و بطراز تأثیر فائز شود بعضی از کتب منزله و آیات و الواح را اگر بعضی مشاهده نمایند عنداللّه محبوب و مقبول چه که اکثری از خلق از اصل امر آگاه نه بمفتریات کاذبین و روایات ناعقین از تقرّب الی اللّه منع شده و میشوند آنچه بر کل الیوم لازم و واجب اینست که للّه ببصر خود در آنچه ظاهر شده و نازل گشته ملاحظه نمایند و فی سبیل اللّه در حفظ عباد توجّه کامل مبذول دارند که شاید حزب اللّه باوهامات حزب شیعه مبتلا نگردند اسماء اصنام عباد گشته باید بعضد قدرت و قوّت آنرا بشکنند و بریزند و مقصود از قدرت و قوّت قدرت و قوّت حکمت و بیان است لعمر اللّه این قوّت غالب بوده و هست و صفوف عالم و سیوف امم آنرا منع ننماید و ضعیف نسازد انّ ربّک یعلم و یقول و النّاس اکثرهم لا یعلمون از حقّ بطلب کنوز مودعۀ در ارض را ظاهر فرماید و هم رجال لا تضعفهم قدرة و لا تعجزهم قوّة و لا تمنعهم حجبات الأرض و لا سبحاتها ینصرون الأمر باللّسان و البیان نشهد انّهم اولیآء اللّه فی ارضه و اصفیائه فی بلاده طوبی لمن سمع و اجاب و لمن عمل بما امر به فی الکتاب
از برای نفوسیکه از قبل الواح طلب نمودی بعضی از قبل ارسال شد و حال مخصوص نفوس الف و راء ابناء مرحوم فا و همچنین ابناء مرفوع را الواح مقدّسه ارسال شد نسأل اللّه تبارک و تعالی ان یؤیّدهم علی ذکره و ثنائه و خدمة امره انّه علی کلّ شیء قدیر لازال اهل آن ارض در ساحت مظلوم مذکور ولکن کشف کامل و ستر کامل محبوب نه چه که انّ الذّئب یعوی و الکلب ینبح یا حیدر قبل علی از برای کل تأیید طلب نما در آن ارض بذر حکمت و بیان ودیعه گذارده شده سوف یظهر ما اراده اللّه ربّ العالمین در هر ارض که وارد شدی اولیا را از قبل مظلوم ذکر نما لتنجذب افئدتهم من ذکر اللّه المهیمن القیّوم اولیای شاهرود را ذکر نما لحاظ عنایت بایشان متوجّه از حقّ میطلبیم کل را از سموم رقشا حفظ فرماید در پستفطرتی هادی تفکّر نما تازه باذکاری ناطق که اذن واعیه ابداً اصغای آنرا دوست نداشته و ندارد تازه مرآت و وصیّ و امثال آن ظاهر شده بگو بریزید این اسماء مانعه را و به ما ینبغی لأیّام اللّه تمسّک جوئید امروز مکلّم طور بر عرش ظهور مستوی و ناطق و سدره باثمار جنیّه مزیّن و مشهود قل
الهی الهی اسألک بآیاتک الکبری و حفیف سدرة المنتهی و صریر قلمک الأعلی ان تؤیّد اولیائک علی استقامة لا تمنعها جنود الشّبهات و لا صفوف الاشارات و لا الأسمآء و الصّفات اهل بها بحقّ ناظرند و از دونش فارغ و آزاد سستعنصرهای عالم بمفتریات قبل تمسّک جستهاند از بحر معرضند و بغدیر متمسّک از تشعشعات آفتاب ممنوعند و بمطلع ظلمت مقبل انصاف و عدل در ایران مرحوم شده و از عیون و ابصار مستور یا حیدر قبل علی اینمظلومها در ارض صاد و عشق کشته شدند و تعرّض نکردند و دست درنیاوردند و بصبر و اصطبار تمسّک جستند معذلک عناد اهل ایران نسبت بقبل بمراتب زیادتر و کاملتر مشاهده میشود در مراجعت عمل نموده آنچه را که دموع مقرّبین جاریست نسأل اللّه تبارک و تعالی ان یزیّن بلاده بمواهبه و الطافه و جوده و احسانه انّه علی کلّ شیء قدیر چهل سنه میشود حضرت پادشاه را بر حسب ظاهر اینمظلوم بارادۀ حقّ جلّ جلاله حفظ نمود معذلک ثمری ظاهر نه و اثری هویدا نه نشکر و نحمد و نقول
یا نوّار الوجود و ستّار الأمور اسألک بمشرق ظهورک و مطلع آیاتک و مخزن لآلئ علمک و حکمتک ان تؤیّد الغافلین علی التّوجّه الی بحر عطائک و شمس فضلک ثمّ قدّر لهم یا الهی ما قدّرته بجودک و عنایتک انّک انت المقتدر المختار
یا حیدر قبل علی آنچه الیوم لازم منع عباد است از توجّه بافق اعلی براستی میگویم و بلسان حقیقت ذکر مینمایم هر نفسی از عشّاق که مشتعل بنار اشتیاق و حضور است باید بآنچه از قبل ذکر شد عمل نماید لعمر اللّه در اینصورت از اهل حضور و لقا و اصحاب مشاهده و اصغا در صحیفۀ حمرا از قلم اعلی ثبت میشود بشّر العباد بذلک آنچه از قلم اللّه نازل و جاری باقی و ثابت است بشأنیکه محو آنرا اخذ ننماید و تغییر نپذیرد انّ ربّک هو المبیّن المشفق العزیز الوهّاب سبیل بعید و مشقّتهای آن بسیار امروز باید کل بکلمۀ الهی متمسّک باشند و بارادۀ او متشبّث آنچه از ملکوت امر نازل آن محبوب و مطاعست طوبی للعارفین و للعاملین اولیای آن ارض را از قبل مظلوم تکبیر برسان مخصوص من طار فی هوآء محبّتی و اشرق من افق الانقطاع فی ایّامی و شرب رحیق الوحی من کأس عطائی الّذی سمّی بعلی قبل حیدر علیه بهآء اللّه مالک القدر و المنظر الأکبر فیالحقیقه عمل نمودند آنچه را که در این عصر از احدی ظاهر نه از حقّ میطلبیم کل را تأیید فرماید بر آنچه که سزاوار آنعمل مبرور مشکور است نامۀ جناب امین علیه بهائی و عنایتی رسید ولکن هنگامیکه بر حسب ظاهر وقت باقی نه لذا جواب معلّق است بکرّۀ اخری لازال در ساحت مظلوم مذکورند و بر خدمت مؤیّد انشآءاللّه در جمیع احوال بحر عطا باشند از برای وری و فرات شفقت و محبّت نسبت بکل از قبل فرموده خلقنا النّفوس اطواراً لذا باید ایادی امر مدارا نمایند چه که ایّام ظهور است رحمت و عنایت سبقت گرفته جناب امین از اوّل ورود در لجّۀ احدیّه الی حین مدارا نمودهاند نسأل اللّه ان یوفّقه و یؤیّده بجنود الغیب و الشّهادة علی ذکره و ثنائه و خدمة امره المحکم المتین جناب ابن ابهر در آن ارض بماند نسأل اللّه تبارک و تعالی ان یجعله مبلّغ امره بحیث تنطق السن الکائنات بذکره و قیامه و استقامته و خضوعه و خشوعه للّه ربّ العالمین انّا نکبّر علیه من هذا المقام الأعلی و نبشّره بما نزّل فی هذا اللّوح المبین یا ابن ابهر علیک بهآء اللّه مالک القدر بیت معهود مذکور بطراز قبول فائز بشّرهما من قبلی و نسأل اللّه ان یوفّقهما و یقدّر لهما ما یقرّبهما الیه انّه هو السّمیع البصّار البهآء المشرق من افق سمآء بیانی علیکم یا اولیائی و علی امائی اللّائی اقبلن و سمعن و آمنّ باللّه الفرد الواحد العزیز النّوّار
این سند از کتابخانهٔ مراجع بهائی دانلود شده است. شما مجاز هستید از متن آن با توجّه به مقرّرات مندرج در سایت www.bahai.org/fa/legal استفاده نمائید.