بسمی الّذی به اشرقت الأرض و السّمآء
یا علی علیک بهائی امروز ابر رحمت الهی در کلّ حین عطا میفرماید آنچه را که سبب و علّت انبات سنبلات معارف و معانی است آفتاب کرم رحمانی امام وجوه عباد مشرق و لائح ولکن قوم غافل و محجوب الّا من انقذته ید اقتدار ربّک الفیّاض الکریم از حقّ میطلبیم اولیای خود را تأیید فرماید بر ادراک بخششهای لایحصایش لعمری اگر اهل ارض فائز شوند بعرفان یک کلمه از کلماتش و آثار آن در ملک و ملکوت هرآینه کل از ما عندهم به ما عند اللّه تمسّک نمایند قل
الهی الهی لا تمنعنی من فیوضات ایّامک و لا تجعلنی محروماً عمّا قدّرته لأصفیائک اشهد انّک انت الکریم ذو النّبإ العظیم انتهی
قد اشرق نیّر الجود و الکرم و تجلّی بأنواره علی اولیائه و اصفیائه و احبّائه طوبی لمن تنوّر به منقطعاً عن دونه انّه من الفائزین فی کتب اللّه و زبره و الواحه فیالحقیقه عنایت و عطا بمقامی رسیده که قطره مقام بحر را رجا نموده و ذرّه مقام شمس را این خادم فانی لازال عرض مینماید
الهی الهی لا تحرم عبادک من کوثر الاستقامة علی امرک بحیث لا تمنعهم الأسمآء عن مالکها
در این مقام حکایتی بنظر آمد عرضش محبوب است و آن اینکه سیّد تقی نامی چند سنۀ قبل بحضور فائز مدّتی در این ارض ساکن و بعد از رجوع در عرض راه به حسین معروف به سوخته رسید سؤال از او نمود از کجا میآئی ذکر نمود از عکّا گفت چرا به جزیره نمیروی میرزا یحیی وصیّ نقطه است باین کلمه جمیع مراتبش از استقامت و ایمان و اقبال بر باد رفت و بعد به جزیره رفته به ایران مراجعت نمود با یک کتاب کذب سبحاناللّه چگونه میشود مدّعی محبّت الهی بیک کلمه از صراط مستقیم ربّانی منحرف شود و حال آنکه خود آن شخص آگاه بود که حسین مذکور از جائی اطّلاع نداشته و ندارد باری جزای اعمال است که انسان را باوهام راه مینماید و از نور یقین محروم میسازد امروز اهل بهاء از خلیج اسماء گذشتهاند و قصد بحر معانی نمودهاند جمیع عالم را زیر قدم گذاردهاند و قدم آخر بر مقام اعلی الأمر بید اللّه ربّنا ربّ الأرض و السّمآء نفسی هم از جذبا چند سنۀ قبل به کرمان رفته و در آنجا بیک کلمۀ مجعوله از امّ الکتاب محروم گشته و کاش باین قدر کفایت مینمود بخدعه و تزویر و کذب و افترا پرداخت یکی از مکاتیب این عبد را که نزد یکی از اولیا ارسال شده بود بحیله و مکر اخذ نموده و سواد آن را اراده کرده نزد معاندین ارسال دارد این عبد عرض میکند
الهی الهی عبادت را حفظ نما از شرّ معرضین و منکرین و ناعقین و کل را تأیید فرما بر عدل و انصاف لینظروا آثارک بعیونهم و یسمعوا آیاتک بآذانهم انّک انت علی کلّ شیء قدیر
هر حرکتی از حرکات مقصود عالمیان حجّتی است واضح و برهانی است لائح ولکن غرض حجاب شده یومی از ایّام لسان عظمت باین کلمۀ علیا نطق فرمود که کبد را گداخت قوله جلّ بیانه و عزّ سلطانه یا عبد حاضر کاش معرضین بیان این قدر تأمّل مینمودند که ما این امر را مابین اهل ایران ثابت و راسخ مینمودیم و بمقام اعلی و رتبۀ علیا میرساندیم آن هنگام هر نفسی قابل بود باو میسپردیم هر یوم بعد از زحمتهای لاتحصی که امر فیالجمله مرتفع شد نفوسی محض بغضا ارتکاب نمودند آنچه را که سبب تضییع امر اللّه بوده در ایّام شداد کل خلف حجاب مستور و چون نور ساطع و امر ظاهر با اسیاف میتاختند و عمل مینمودند آنچه را که هیچ ظالمی عمل ننموده حال بعضی با عمامه و ردا مثل حزب قبل بوسوسه مشغول انّا نشهد و نری و نستر و انا السّتّار العلیم الحکیم انتهی این خادم لازال طلب حفظ نموده و مینماید ولکن عبادی که از اصل امر آگاه نبودهاند ادّعای آگاهی نمودهاند و سبب اضلال ناس شده و میشوند در هر حال از فضل و بخشش او امید هست اولیای خود را مقدّس فرماید از آنچه سزاوار نیست اوست قادر و توانا لا اله الّا هو العلیّ الأبهی
ذکر جناب آقا میرزا قوشید خا علیه بهآء اللّه را مرقوم داشتند بعد از عرض در ساحت امنع اقدس این آیات محکمات از سماء عنایت حقّ جلّ جلاله نازل قوله عزّ بیانه و جلّ سلطانه