خداوندا، مهربانا، کريما، رحيما، ما بندگان آستان توئيم و جميع در ظل وحدانيت تو. آفتاب رحمتت بر کل مُشرق و ابر عنايتت بر کل میبارد. الطافت شامل کل است و فضلت رازق کل. جميع را محافظه فرمائی و کل را به نظر مکرمت منظور داری. ای پروردگار، الطافِ بیپايان شامل کن. نورِ هدايت برافروز. چشمها را روشن کن. دلها را سرور ابدی بخش. نفوس را روح تازه ده و حيات ابديه احسان فرما. ابوابِ عرفان بگشا. نورِ ايمان تابان نما. در ظل عنايتت کل را متحد کن و جميع را متفق فرما تا جميع، انوارِ يک شمس شوند، امواجِ يک دريا گردند، اثمارِ يک شجر شوند، از يک چشمه نوشند، از يک نسيم به اهتزاز آيند، از يک انوار اقتباس نمايند. توئی دهنده و بخشنده و توانا.
— حضرت عبدالبهاء
خدايا، ما را بر محبت خود ثابت نما و بر جميع خلق، مهربان فرما. موفق بر خدمت عالم انسانی کن تا به جميع بندگانت خدمت نمائيم، جميع خلقت را دوست داريم و به جميع بشر مهربان باشيم.
— حضرت عبدالبهاء
ای بخشندۀ يكتا، عبدت را محروم منما و از بحر رحمتت قسمتی عطا نما و از دريای جودت نصيبی مقدر فرما. السُن عالم قابل ذكرت نه و افئدۀ امم لايق ادراك هستیات نه. هستی تو ورای ادراک عقول و فوق عرفان نفوس بوده و هست. به كمال عجز و ابتهال بخشش قديمت را میطلبم و فضل عميمت را میجويم. تو دانا و آگاهی به ذكرت زندهام و به اميد لقايت موجود و پاينده. آن كن كه سزاوار ِبخشش توست، نه لايق ذكر و ثنای من.
— حضرت بهاءالله
ای رحمان، ای رحيم، دلی چون مرآت لطيف صافی عطا کن تا به انوار محبتت روشن و منير گردد و به الهامات روحانيه و معنويه مُلهم فرما تا عالم وجود را چون بهشت برين نمايد.
— حضرت عبدالبهاء
الها، معبودا، مسجودا، شهادت میدهم به وحدانیت تو و فردانیت تو و بخششهای قدیم و جدید تو. تویی آن کریمی که امطارِ سحاب سماء رحمتت بر شریف و وضیع باریده و اشراقاتِ انوارِ آفتابِ بخششت بر عاصی و مطیع تابیده.
— حضرت بهاءالله
الهی، الهی، تو بينا و آگاهی که ملجأ و پناهی جز تو نجسته و نجويم و به غير از سبيل محبتت راهی نپيموده و نپويم. در شبان تيرۀ نااميدی ديدهام به صبحِ اميدِ الطافِ بینهايتت روشن و باز و در سحرگاهی اين جان و دلِ پژمرده به ياد جمال و کمالت خرم و دمساز. هر قطرهای که به عواطفِ رحمانيتت موفق، بحری است بيکران و هر ذرهای که به پرتو عنايتت مؤيد، آفتابی است درخشنده و تابان. پس ای پاک يزدان من، اين بندۀ پر شور و شيدا را در پناه خود، پناهی ده و بر دوستی خويش در عالم هستی ثابت و مستقيم بدار و اين مرغ بی پر و بال را در آشيانِ رحمانی خود و بر شاخسار روحانی خويش مسکن و مأوائی عطا فرما.
— حضرت عبدالبهاء
يا الهي، فلك البهاء الابهى و السّناء العظمى. جلالتك اجلّ من ان تحيط به الاوهام وعزّتك اعزّ من ان يصعد اليها طير الافئدة والافهام. فالكلّ معترف بالعجز عمّا يستحقّ به من الحمد. (ای پرودگار من، پر شکوهترین شکوهها و درخشندهترین نورها از آن توست. جلال تو عظیمتر از آن است که به ذهن انسان درآید و عزت تو بلندمرتبهتر از آن است که پرندههای قلب و فهم انسان به آن رسد. همۀ کائنات معترفاند بر ناتوانی خود در حمد و ستایش تو به آنگونه که شایستۀ مقام تو است.)
— حضرت باب
یا الهی، اسمک شفائی و ذکرک دوائی و قربک رجائی و حبک مونسی و رحمتک طبیبی و معینی فی الدنیا و الآخره. (ای پروردگارِ من، نامِ تو، شفای من است و یادِ تو، درمان من و نزدیکی به تو، آرزوی من و محبت تو، مونس من و رحمت تو، طبیب من و یاور من در این دنیا و در دنیای بعد.)
— حضرت بهاءالله