احبّای قمرود جناب مشهدی مصطفی قلی جناب آقا محمّد ابراهیم جناب اماموردی والد زائر جنابان صادق و وجیهاللّه ذبیحاللّه و آقا فرجاللّه امةاللّه بیبی جان و والدۀ کوچک حسینی جهان و همشیره گلعذار و بیبی جانی و عطیّه و بهیّه علیهم و علیهنّ بهآء اللّه الأبهی
ای یاران رحمانی هرچند بشما نامۀ روحانی ننگاشتم ولی یاران را در نظر داشتم و بدرگاه احدیّت منتهای تضرّع مینمودم و طلب عون و عنایت میکردم تا یاران یاوران یکدیگر گردند و همنشین و خادم همدیگر شوند و منصور و مظفّر گردند از بادۀ محبّت اللّه مست و خراب شوند و از رائحۀ این مشک ناب زنده و بیتاب گردند دمبدم حیات تازه یابند و الطاف بیاندازه جویند و مخمور ساغر این باده گردند الحمد للّه این عجز و نیاز سبب حصول آمال شد و کشف راز گردید ای یاران عبدالبهآء بجان و دل بکوشید تا مظهر الطاف یزدان گردید و جلوهگاه موهبت حضرت سبحان فرصت را غنیمت شمرید و بجان و دل بکوشید تا منشأ هر خیری گردید و مصدر فضایل عالم انسانی شوید من در حقّ شما دمبدم بملکوت قدم همدم گردم و طلب تأییدات کلّی نمایم تا از مطلع آمال یاران و اماء رحمن کوکب امید بدمد و بارقۀ فیض جدید پدید شود انّ ربّی لعلی کلّ شیء قدیر و علیکم البهآء الأبهی ع ع
ربّ انزل علی ریاض قلوب الأحبّآء مآءً مبارکاً من السّمآء و انبت فیها ریاحین العلم و العرفان و زیّنها بأزهار الاطمینان و اجر فیها عین الیقین و المآء المعین ثمّ کلّل فروع اشجارها بأکالیل التّکبیر و التّهلیل یا ربّی الجلیل انّک انت المقتدر القدیر ع ع