احبّای روحانی علیهم التّحیّة و الثّنآء
ای یاران روحانی هر کس از بالاخان مرور و عبور نمود علیالخصوص جناب امین نهایت ستایش از احبّای بالاخانی نمود که آن نفوس در نهایت ایقان و اطمینانند و در غایت اشتعال و انجذاب بنار عشق افروختهاند و در حول شمع عالم پروانهآسا بال و پر سوخته گنج معرفت اللّه اندوختهاند و در دبستان محبّت اللّه درس و سبق آموختهاند گلشن توحید را گل و ریاحین جدیدند و چمنستان حقیقت را نخلهای امید دل و جان بمحبّت جانان بستند و از قیود این عالم فانی رسته منجذبند و مشتعل متذکّرند و مبتهل رقّ منشور آفاق را آیات توحیدند و لوح محفوظ امکان را معانی خلق جدید از این ستایش و نیایش یاران الهی نهایت سرور حاصل گردید که الحمد للّه چنین نفوسی مبعوث شدند ای یاران این آواره من بینهایت از شما راضی و خورسندم که در چنین حالتید و باین درجه بنار محبّت افروخته لهذا مأمول و محتومست که بحر عنایت موج زند و آن نفوس مبارکه را غرق موهبت نماید و از هر جهت تأیید رسد ولی اگر قدم استقامت محکم و متین گردد زیرا این شرط است
ای پروردگار این قلوب آتشبار را رشحات عنایت مبذول کن و این نفوس مبارکه را در درگاه احدیّتت مقرّب و محبوب ساز بالطاف قدیم قرین کن و بخلق عظیم مستدیم دار توئی مقتدر و عزیز و توانا و توئی خداوند عزیز مهربان