جناب آقا محمّد مهدی علیه بهآء اللّه الأبهی
ای یادگار آنمقرّب درگاه جمال ابهی نامۀ شما رسید مضمون در نهایت فصاحت و بلاغت بود تأثیر شدید نمود یاران سجن اعظم در مقابل بصر مجسّم گردید و ایّام گذشته در جوار جمال قدم بخاطر آمد احساسات قلبیّه بدرجهئی رسید که بیان نتوانم نمود با چشمی گریان نامه نگارم و در عالم دل و جان این برهان عیانست لزوم بتحریر و تقریر ندارد باری از دوری و مهجوری عبدالبهآء محزون و مغموم مباشید زیرا در جوار آستانی هستید که صدهزار امثال عبدالبهآء پاسبانند با وجود چنین موهبتی دیگر چه حزن و کدورتی این از لطافت قلب یارانست که فرقت و غیبوبت این عبد تأثیر مینماید و از شدّت وفاست که شکایت از این جفا مینماید امّا من نهایت استدعا و رجا از یاران عکّا در جوار رحمت کبری مینمایم که در آن عتبۀ نورانیّه طلب تأیید بر خدمت و توفیق بر عبودیّت در حقّ عبدالبهآء هر دم نمایند زیرا بار گرانست و این جسم ضعیف و ناتوان و چگونه این حمل ثقیل بدون تأیید ربّ جلیل توان نمود ولی توفیقات الهیّه قطره را دریا نماید و مور را سلیمان کند ذباب را عقاب نماید پشّه را شیر بیشه کند از قبل عبدالبهآء جمیع یاران وفا را فرداً فرداً تحیّت ابدع ابهی ابلاغ دارید و همدم قدیم و رفیق ایّام شدید جناب آقا محمّد ابراهیم ناظر و ولدشان آقا محمّد اسماعیل را تحیّت ابدع ابهی ابلاغ دارید و همچنین حضرات نساء را و علیک البهآء الأبهی