احبّای سروستان علیهم بهآء اللّه الأبهی ملاحظه نمایند
ای یاران حقیقی چندیست خبری از شما نرسید و صبح پیامی از آنجهت ندمید حضرت طیر حدیقۀ ملکوت جناب مرتضی روحی له الفدآء را ملاحظه فرمائید که چه نار موقدهئی در قطب آفاق برافروخت که شعلهاش تا دامنۀ ملکوت ابهی رسید و چنان پرتوی ساطع کرد که آفاق کائنات را روشن کرد پس معلوم گردید تا نسوزی نیفروزی و تا چون شمع نگدازی جمع را روشن نسازی ای دوستان انصاف باید بدهیم که در چه دوریم و در چه کور در بحر الطاف الهیّه مستغرقیم چرا پربشارت نباشیم و در ظلّ سدرۀ رحمانیّه آرمیدهایم چرا پرمسرّت نگردیم بر کنز مخفی پیبردیم چرا کیسه تهی گذاریم و در سایۀ آن سرو سهی درآمدیم چرا بیچاره و منحنی مانیم لطف و عنایت حضرت مقصود باهل سروستان زیاد بود و لحظات عین عنایت شامل حال ایشان در جمیع احیان اظهار الطاف میفرمودند و منتهی لطف مبذول میفرمودند دیگر چه غم دارید و چه غصّه آنچه را ملأ مقرّبین آرزو مینمودند شما بآن فائز گردیدید و هرچه را که اهل علّیّین در حسرتش مردند شما بآن محظوظ و مرزوق شدید جمیع ملأ اعلی آرزوی یک خطاب جمال قدم را مینمودند که بشرف اصغا فائز شوند و شما از سدرۀ سینا این خطاب را اصغا نمودید و ندای الهی را بسمع قبول استماع کردید آیا میدانید این چه فیضی بود و ساکتید و آیا میدانید این چه موهبتی بود و صامتید مسرور باشید و مستبشر گردید ع ع