احبّای الهی بالاخانی علیهم بهآء اللّه الأبهی
ربّی ربّی تری وجوه احبّائک مستبشرةً بألطافک ناضرةً بلوائح حبّک منیرةً بشعاع معرفتک متوجّهةً الی ملکوتک ربّ ربّ هؤلآء فقرآء ببابک عجزآء عند ظهور قدرتک نطقآء بذکرک مشتعلین بالنّار الموقدة فی شجرة رحمانیّتک مستنبئین عن آیات توحیدک فی ملکوت وحدانیّتک متذلّلین الی جبروتک منکسرین الی عتبة قدسک طالبین لرضائک راضین بقضائک یترنّمون بلحن بدیع فی هذا الرّوض الرّفیع یسبّحون بحمدک و یحفّون حول عرشک و یسجدون بسلطانک و یخضعون لبرهانک ربّ اجعلهم سرج الهدی و نجوم الملإ الأعلی و امواج بحر الهدی و الشّهب الثّاقبة لأکباد اهل الهوی حتّی ینادوا باسمک بین الملإ و یهدوا اهل الضّلال الی السّبیل الّتی لا عوج فیها و لا امتاً و یؤسّسوا مشرقالأذکار و یتهلّلوا باسمک فی الأسحار و یذکروک بالسّرّ و الاجهار و یستبشروا ببشاراتک فی اللّیل و النّهار انّک انت الکریم المؤیّد القویّ المتین و انّک انت الموفّق لمن تشآء علی هذا التّأسیس العظیم لا اله الّا انت الباذل النّاصر المعطی الجلیل
ای یاران الهی جناب آقا عمران وارد این زندان شد و با کمال روح و ریحان در انجمن رحمان وارد و با یاران مؤانست جست روی و موی را بتراب عتبۀ مقدّسه معطّر و معنبر فرمود و بیاد شما افتاد و از برای کل عون و عنایت طلب کرد ملاحظه نمائید که دوست مهربان چنین است و یقین است که دعای او مستجابست و رجای او مقبول در درگاه عزیز وهّاب گشت باری او را و مرا هر دو آرزو چنان که در بالاخان بنیان الهی بلند شود و مشرقالأذکار تأسیس گردد و صوت تهلیل و تکبیر بملکوت پروردگار رسد سبب انتباه نفوس شود و اجتذاب قلوب نماید خفتگان را بیدار کند و غافلان را هوشیار نماید الحمد للّه آن یاران در آستان حضرت یزدان مقرّب و مقبول و خدمتشان ممدوح و موفور و عبودیّتشان محقّق و مثبوت حال باید بنیان عظیم برپا نمود و آهنگی بدیع بلند کرد تا آن کشور منوّر گردد و آن اقلیم جنّت النّعیم شود بالاخان آئینۀ آسمان شود و نفوس احبّا ملائکۀ مقرّبین درگاه کبریا و علیکم البهآء الأبهی