جناب آقا سیّد زینالعابدین علیهما بهآء اللّه الأبهی
ای منادی پیمان آنچه که بجناب میرزا احمد مرقوم نموده بودید ملاحظه گردید از ریاض معانی آن نفحۀ خوشی استشمام شد و از هویّت کلمات مضمون لطیفی استنباط گشت و آن عبودیّت آستان مقدّس و بذل دل و جان در سبیل جانان طوبی لک ثمّ طوبی لک
مقصود از ذبح و قربانی در کور حضرت خلیل مقام فدا بود نه مراد قصّابی و خونریزی این سرّ فداست و سرّ فدا معانی بی حدّ و شمار دارد از جمله فراغت از نفس و هوی و جانفشانی در سبیل هدی و انقطاع از ما سوی اللّه و از جمله محویّت و فنای دانه و ظهور در شجر و ثمر بجمیع شئون فیالحقیقه آن دانه خود را فدای آن شجره نموده زیرا اگر دانه بحسب ظاهر متلاشی نشود آن شجر و آن شاخ و آن ثمر و آن ورق و آن شکوفه در حیّز وجود تحقّق نیابد و از جمله معنی سرّ فدا اینست که نقطۀ حقیقت بجمیع شئون و آثار و احکام و افعال در مظاهر کلّی و جزئی ظاهر و مشهود و عیان گردد یعنی نفوس مستفیض از اشراقات او شوند و قلوب مستشرق از انوار او و این سرّ فدا بحسب مراتب در هر حقیقتی از حقایق مقدّسه و کینونات علویّه و مظاهر اشراقیّه مشهود و واضح گردد کل ذبیح هستند و کل فدائیان سبیل الهی و کل بقربانگاه عشق شتافتند لهذا اسحق و اسمعیل هر دو ذبیحند بلکه جمیع بندگان الهی و این مقامی از مقاماتست که از لوازم نجوم توحید است و از این گذشته در مقام توحید اسمعیل و اسحق حکم یک وجود دارند عنوان هر یک بر دیگری جائز است و امّا در توراة ذکر اسحق است و همچنین در احادیث حضرت رسول نیز ذکر اسحق هست و ذکر اسمعیل هر دو و این عبد ذکر اسمعیل را نموده بحسب اصطلاح قوم چون در السن و افواه اهل فرقان ذکر اسمعیل است لهذا باین مناسبت در ضمن بیان احبّای الهی را هر یک که به اسمعیل موسومند باین مقام اعزّ اعلی دلالت کرد و علیک التّحیّة و الثّنآء