ای آوارۀ عبدالبهآء بعضی از مکاتیب شما رسید و جواب مرقوم گردید عجیب است که نرسیده حال مکتوبی که بجناب میرزا محسن مرقوم نموده بودید مطالبش جواب مرقوم میگردد فیالحقیقه در این ایّام در جمیع اقالیم استعداد غریبی رخ نموده تا تعالیم الهی استماع نمایند و بحقیقت پیبرند ولی مبلّغ قلیل امیدم چنانست که شما محفل درس تبلیغ در طهران تأسیس نمائید و مانند صدرالصّدور خلدآشیان مقرّب درگاه کبریا بتعلیم جوانان برازنده و نورسیدگان جنّت ابهی پردازید این قضیّه نتیجۀ عظیمه بخشد و چون بر تبلیغ همّتی دارید و آلودگی چندان ندارید در اطراف بخدمت امر اللّه اشتهار یافتهاید لهذا از هر طرف شما را طالب و حضورتانرا آرزو مینمایند ولی حال در طهران وجود شما بسیار لازم تا در خانۀ جناب باقراف طالبانرا تبلیغ و حاضران را تشویق نمائید زیرا محلّ آمد و شد نفوس مهمّه هست این بسیار مهمّ است و در منزل احبّا و محفل خواصّان حقّ حاضر شده با وضیع و شریف بطرز لطیف صحبت و تبلیغ نمائید و بقدر قوّه احبّا را ترغیب و تحریص تبلیغ کنید که این فرصت را از دست ندهند و این موهبت را غنیمت شمرند همیشه چنین فرصتی بدست نیاید از انقلابات شدیده نفوس استعدادی فوقالعاده حاصل نمودند چون این انقلابات فراموش شود این استعداد نماند
محفل عظیمی که در عراق در ایّام رضوان ترتیب شد فیالحقیقه انجمن رحمانی بود و مجمع ربّانی و این بهمّت امیر جنگ بختیار محفوظ و مصون ماند امیدوارم که بخت یار گردد و بزرگوار شود و مقبول درگاه پروردگار و بپدر پاکگهر ایشان در پاریس نهایت محبّت و الفت حاصل شد اکثر اوقات بدیدن من میآمدند و میگفتند که من لر هستم بعض مسائل دقیقه را تصوّر نمیتوانم ولکن این امر فیالحقیقه سبب فخر و عزّت ایرانیانست و من جمال مبارک را دوست دارم حال از الطاف بیپایان عون و عنایت از برای خیر خلف و عفو و مغفرت از برای سلف محترم خواهم و همچنین امیر معتمد را الطاف خداوند جویم تا در دو جهان کامران گردد و تأسیس آنمحفل نورانی و انجمن نورانی بهمّت حضرت قائممقامی بود زیرا ایشان عراق را رونق دادهاند امیدوارم جناب آقا میرزا عبداللّه و جناب آقا میرزا مهدیخان مترجمالرّحمن و حضرت ملیک المخلصین سلطانالسّادات و جناب زرگراف و جناب آقا میرزا عبدالحمید یزدی و احبّای کلیمی کلّاً بتمام قوّت قیام بر نشر نفحات نمایند
تاریخ حاجی میرزا جانی از اصل گزاف زیرا مقام حضرت قدّوس را فوق مقام حضرت اعلی دانسته و خویش را از نقاط مقدّسه شناخته در مقابل نقطۀ اولی نقطۀ کاف شمرده از ملاحظۀ نفس تاریخ معلوم میگردد که بیپا و بر حسب احساسات خویش نوشته و این فقره کفایت مینماید که اساس مجاز است نه حقیقت و از این گذشته محرّف و در کتابی که از رؤس مسائل یادداشت ابیالفضائل است مرقومست این قضیّه مفصّل
و امّا تاریخ آنجناب چون تغییر کلّی در آن دادهاید و در انشاء و تعلیق احسن از نسخۀ اولی است و در صدد تکمیل آن هستید این نسخۀ ثانیه را ارسال دارید تا فوراً ملاحظه گردد باحبّای اصفهان و کاشان و گیلان و آذربایجان و گلپایگان و همدان و فراهان و امزجرد و کرمانشاه و نجفآباد و یزد و تفت از قبل عبدالبهآء تحیّت ابدع ابهی ابلاغ دارید که شب و روز بذکر آنان مشغول و بیادشان مألوفم و از درگاه احدیّت جمیع را عون و عنایت طلبم و قیام بر تبلیغ و هدایت جویم تا هر یک چون جام لبریز از صهبای هدی شورانگیز گردند و بآهنگ عاشقانه و نغمۀ مشتاقانه و ترانۀ مستانه آفاقرا باهتزاز آرند
ربّ و رجائی و ملجئی و منائی انّی اکبّ بوجهی علی التّراب و امرّغ جبینی بعتبة قدسک یا ربّ الآیات الباهرات ان تضیء القلوب بأنوار حبّک فیهذه الأیّام الّتی تلوح و تضیء بنور المیثاق فی کبد الآفاق حتّی یهدوا النّاس الی صراطک المستقیم و یبثّوا تعالیمک فی المنهج القویم و ینشروا آثارک فی تلک الأقالیم و ینوّروا الأبصار بسطوع الأنوار و یلتذّ الآذان باستماع الحجّة و البرهان و ینشرح الصّدور بالفیض الموفور و تطیب القلوب بکشف الکروب و تترنّح الأرواح براح الأفراح و ینتشر الآثار فی کلّ الأقطار انّک انت القویّ القدیر و انّک انت الکریم الوهّاب و علی الأحبّآء التّحیّة و الثّنآء من عبدالبهآء