بواسطۀ جناب امین علیه بهآء اللّه الأبهی
جناب سروش بهرام جیوۀ خرّمشاهی علیه بهآء اللّه الأبهی
ای بندۀ آستان ایزد دانا آنچه مرقوم نمودی ملحوظ گردید هر چه نگاشتی مفهوم شد شکر کن خدا را که مژدههای خوشی داشت یاران پارسی معروف بخداپرستی و مشهور براستی و درستی هستند دلی بپرتو دانائی خرّم و دیدهئی بدیدار دلبر آسمانی روشن دارند و جانی بمژدۀ ربّانی در نهایت سرور و شادمانی خوشا بحال شما که در چنین قرنی از پردههای تاریک رهائی یافتید و چشم را بمشاهدۀ راز و نیاز روشن و منیر و دل را بپرستش دلبر بیانباز بهشت برین نمودید باخوی بمان بهرام و قرینه شیرین مهربان و اخوی رستم بهرام و همسر پریزادِ اردشیر و فرزندان و کنیز خدا مروارید بهرام از قبل من نهایت محبّت و مهربانی ابلاغ دار در حقّ ایشان دعا نمایم و از الطاف جمال مبارک بهره و نصیب طلبم و از بخشش ایزد دانا امید است که مروارید برّاق و درخشنده گردد و به مهتر هرمزدیار خدابخش و قرین محترمهاش و فرزندان نهایت مهربانی ابلاغ دار و به حاجی علی حسینآبادی نهایت اشتیاق برسان
سؤال از کلمۀ مبارکۀ قد ظهر سرّ التّنکیس نموده بود این عبارت از عبارات شیخ احمد مرحوم است در تفصیل این رسالهئی مرقوم شده و هنوز سواد نگردیده انشآءاللّه سواد میشود و انتشار مییابد
امّا مراد از آن عبارت فقرۀ کلمات مکنونه یعنی صبح صادق روشن فجر ظهور است که حضرت اعلی تجلّی فرمودند و مراد از شجرۀ مبارکه جمال قدم است و مراد از آن فضا فضای دل و جانست و حضور خلق عبارت از حضور روحانی است نه حضور جسمانی و ندای الهی در فضای دل و جان بلند شد و چون خلق هشیار نشدند لذا مدهوش گشتند
باحبّای حسینآباد و یاران علیآباد و دوستان شرفآباد و اصفیای مهدیآباد و نجبای مهرآباد علیالخصوص آقا سیّد علی اکبر و آقا حسین احمد از قبل من بکمال اشتیاق نهایت محبّت و مهربانی ابلاغ دارید اشعار آبدار بود و معانی بدایع اسرار بکرّات و مرّات قرائت گردید و از فضل حضرت مقصود جائزه استدعا شد و آن پرتو تجلّی اوست که کنز اعظم است و عنایت جلیل اکبر و علیک البهآء الأبهی