ای ثابت بر پیمان نامههای شما بتاریخ ٢۶ سپتمبر و دوم دیسمبر ١٩١٩ رسید از مضمون نهایت سرور حاصل گردید که مکاتیب وصول یافته است در خصوص اوتوموبیل مرقوم نموده بودی از اجنت پرتسعید خبر رسیده که اوتومبیل در راه است و اوراقش به پرتسعید رسیده ولکن اوتوموبیل هنوز به پرتسعید نرسیده
در خصوص حقوق سؤال نموده بودید انسان در ظرف یکسال آنچه منفعت کند باید مصارف سالیانۀ خود را منها کند پس از آنچه که زیادی مانده در صد نوزده حقوق بدهد یعنی شخصی در ظرف یکسال از تجارتش هزار لیره منفعت برده مصارف سالیانۀ خویش را که ششصد لیره باشد منها میکند چهارصد لیره زیادی دارد حقوق بر این چهارصد لیره تقرّر حاصل میشود یعنی باید از چهارصد لیره از هر صدی نوزده لیره که جمعش هفتاد و شش لیره میشود بجهت مصارف خیریّه حقوق بدهد بر جمیع اموال هر سال حقوق تعلّق نیابد شخصی شاید صدهزار لیره اموال دارد نمیشود هر سال از این صدهزار لیره حقوق بدهد شما مثلاً باید آنچه در سال منفعت مینمائید خرج سالیانۀ خویش را منها کنید آنچه فضله میماند حقوق بر آن تعلّق میگیرد امّا مالی که سال گذشته حقوقش داده شده است امسال دیگر حقوق بر آن تعلّق نیابد
ترجمۀ کتابچۀ آبی بلسان ژاپانی بسیار مقبول جواب مکتوب که به برکتاللّه نوشتی خیلی خوب الحمد للّه احوال پدرت خوش است و این از تأییدات ملکوت ابهی است مبلغیکه در بنک گذاشته شده بود بموجب ارادۀ شما در آن تصرّف گردید انشآءاللّه برکت عظیمه حصول خواهد یافت و از برای امةاللّه المتصاعدة الی اللّه از رحمانیّت الهیّه طلب مغفرت شد بمتعلّقین او اخبار دهید جناب رستم تاجر ایرانی با دو جوان که آقا میرزا محمود در حقّ آنها سفارشی نوشتهاند احبّا باید نهایت محبّت و مهربانی در حقّ این نفوس مجری دارند زیرا این نفوس از پارسیان قدیم ایرانند و مردمان سادهئی هستند و خیرخواه ولی برادر رستم کیخسرو این با بهائیان محبّتی ندارد اگر چنانچه کیخسرو آمد نزد برادرش با کیخسرو الفت و معاشرت منمائید اگر چنانچه سه جوان بهائی میرزا جلال و میرزا کمال و میرزا محمّد علی افنان بآنصفحات بیایند در حقّ آنان نهایت رعایت را مجری بدارید اوراق امریّه را از برای نفوسی که تشنه هستند بدهید در حقّ جوان ژاپانی نوبیو ایشیدا نهایت رعایت را مجری دارید تا نهایت فرح و سرور بیابد و علیک البهآء الأبهی