ای بندۀ پاکجان حضرت یزدان نوّابهای عالم راه عدم گرفتند و تو سبیل جمال قدم پیمودی و بظلّ اسم اعظم پناه بردی هر نوّابی عاقبت خائب شد و تو مانند سهم صائب بمقصود رسیدی این سروری دو جهان است و این بخشش حضرت یزدان و موهبت آسمان و باقی و جاودان آنچه بحق منسوب محبوب و مرغوب و بابدیّت و سرمدیّت مقرون و آنچه تعلّق بمخلوق دارد فانی و زائل و مکروه و مذموم الحمد للّه تو بآستان مقدّس منسوبی و بعبودیّت درگاه احدیّت مألوف و معروف و علیک التّحیّة و الثّنآء ع ع