حضرت افنان آقا میرزا محمود علیه بهآء اللّه الأبهی ملاحظه نمایند
ای متشبّث بذیل اطهر فرع سدرۀ مبارکه در جهان و جهانیان بدیدۀ بینا نظر نما که تماشاگاه عظیم است افواج نفوس بینی که در میدان سود و زیان دوانند و امواج بحر جنون بینی که از کلّ جهات ظاهر و عیان نعرهها بلند و ضوضا و شورش و غوغا واصل بسمع هر هوشمند نزاع و جدال بین هر توانگر و مستمند و جنگ بسیف و سنان و تیر و کمان بین هر حقیر و ارجمند افواج جنود از هر جهت صفّ حرب آراسته و آلات آتشفشان از هر سمت سمت ترتیب یافته سیوف بغضا از مسافۀ بعیده شعشعۀ لامعهاش پدیدار و سهام شحنا حدّت و برق ساطعش در شب یلدا خیرهبخش چشمها مقصد اینست که اسباب نزاع و جدال و جنگ و کفاح باتمّ وجوه مهیّا و حاضر و از جهتی ملاحظه مینمائی که از هر کران آواز ساز و نواز است و نغمۀ چنگ و چغانه و ارغنون و ترانه و طرب و سرور و فرح و حبور است و از سمتی نظر کنی که نمایش آلایش و آرایش و زر و زیور اهل آفرینش و زینت و رونق زخارف و حطام و لطافت شئون فانیۀ خاک و رغام است و از طرفی مینگری فریاد آه و انین و ناله و حنین است فزع و جزع و شدّت فغانست که واصل بآسمانست و نحیب بکا و ضجیج مبتلا و صریخ بینوا و عویل غریق بحر بلاست و از سمتی احتراق فراق و اشتعال نار اشتیاق و زبانۀ آتش اشواقست و از جهتی بنگری که جوش و خروش ملوک و وزرای بیهوش و دمدمه و معرکۀ افکار و اذکار سروران مدهوش و شوق و شور و تدبیر و تغییر و تدمیر و تعمیر و تشهیر و تشویر رؤسای ممالک و دیار است خلاصه چون بحقیقت و عاقبت و نتیجه و ثمر جمیع معرکهها پیبری بعین یقین مشاهده کنی سراب بقیع است و شهدش سمّ نقیع ایّامی نگذرد مگر آنکه جمیع این شئون کأن لم یکن گردد و فانی و غیر موجود ولکن چون چشم از این جهان تاریک بپوشی و نظر ببالا و عالم اعلی فکنی همه انوار بینی باقی و برقرار بینی جاوید و پایدار بینی حقیقت اسرار بینی پس خوشا جان پاکی که باین آلودگی و آسودگی جهان فانی دل نبسته بلکه بپاکی و آزادگی و بزرگواری جهان باقی تعلّق گرفته و البهآء علیک ع ع