احبّآء اللّه فی موصل علیهم بهآء اللّه الأبهی
هیکل عالم از مصدر ایجاد چون صورت و هیئت آدم موجود شده و فیالحقیقه مرآت یکدیگرند چون ببصر بصیرت نگری یعنی همچنان که هیکل انسانی در عالم وجود ظاهراً مرکّب از اعضا و جوارح مختلفه و در حقیقت هیئت جامعه و مربوط یکدیگر است بهمچنین جسم عالم حکمش حکم شخص واحد که اعضا و اجزایش مربوط یکدیگر است دارد چنانچه اگر بدیدهئی که کاشف حقائقست ملاحظه شود مشهود گردد که اعظم روابط عالم ایجاد سلسلۀ موجودات است و تعاون و تعاضد و تبادل از خواصّ ملازمۀ هیئت جامعۀ عالم وجود است زیرا جمیع وجود بهم مربوط است هر شیئی از اشیاء متأثّر و مستفید از دیگری اگر رأساً نباشد بالواسطه محقّق مثلاً ملاحظه نمائید که قسمی از موجودات نبات و سنخی حیوانات از این دو هر یک از جزئی از اجزاء موجودۀ در هوا استفاده مینماید که سبب حیات او است و هر یک سبب ازدیاد آن جزئیست که مادّۀ حیات دیگریست یعنی بجهت نبات نشو و نمائی بدون حیوان ممکن نه و از برای حیوان حیاتی بدون معاونت نبات متصوّر نه و همچنین کافّۀ موجودات روابطش بر این منوال است این است که بیان شد که تعاون و تبادل از خواصّ هیئت جامعۀ عالم وجود است و بدون او وجود معدوم و در مراتب وجود در قوس صعود آنچه برتبۀ اعلیتر نگری شئون و آثار حقیقت تعاون و تعاضد را در رتبۀ مافوق اعظم از رتبۀ مادون مشاهده نمائی مثلاً آثار باهرۀ این شأن قویم را در عالم نبات اعظم از عالم جماد و در رتبۀ حیوان اکبر از رتبۀ نبات ملاحظه کنی تا آنکه در عالم انسانی این امر عظیم را از جمیع جهات در منتهای اتقان مشهود بینی چه که در این رتبه تعاون و تعاضد و تبادل محصور در جسم و جسمانیّات نبوده بلکه در جمیع مراتب و شئون ظاهری و معنوی از عقول و افکار و آراء و اطوار و آداب و آثار و ادراکات و احساسات و سائر احوال انسانی این روابط متینه را در منتهای محکمی ادراک نمائی و آنچه این روابط متانت و ازدیاد بیشتر یابد جمعیّت بشریّه در ترقّی و سعادت قدم پیشتر نهد بلکه فلاح و نجاح بجهت هیئت جامعۀ انسانیّه بدون این شئون عظیمه محالست حال ملاحظه فرمائید که این امر خطیر مادامیکه بین نفوسیکه مظاهر حقائق کونیّه هستند باین درجه مهمّ است آیا فیمابین جواهر وجودیکه در ظلّ سدرۀ ربّانیّه و مظاهر فیوضات رحمانیّه هستند چگونه باید تعاون و تعاضد بمنتهای همّت بروح و ریحان در جمیع مراتب وجود و شهود و حقائق و معانی و معاش و معاد ظاهر گردد شبههئی نیست که حتّی جانرا در راه یکدیگر باید فدا کنند و اساس حقوق اللّه اینست چه که در سبیل این شئون صرف میشود والّا حقّ لمیزل مستغنی از مادون بوده و خواهد بود و همچنان که کلّ اشیاء را از فضل و عنایات بیمنتهایش بانصیب فرموده مقتدر بر آنست که احبّایش را از خزائن قدرت غنی فرماید ولکن نظر باین حکمت است که عنداللّه امر انفاق محبوب بوده ملاحظه فرمائید که این امر عظیم چه قدر عنداللّه محبوب بوده که نسبتش فیالحقیقه الی اللّه گشته فاستبشروا یا اولی الانفاق و از فضل و الطاف بینهایت حضرت سلطان احدیّت امیدواریم که در این کور اعظم جمیع شئون رحمانیّه در بین بندگان الهی بقسمی ظاهر شود که جمیع آفاقرا رایحۀ طیّبهاش معطّر نماید این مطلب بسیار تفصیل دارد باختصار گذراندیم
مبلغی را که نزد جناب استاد اخوی علیه بهآء اللّه انفاد نمودید در درگاه احدیّت مقبول و سبب لطف عظیم شد