جناب میرزا علیمحمّد خان دکتر علیه بهآء اللّه الابهی
ای بندۀ جمال ابهی آنچه مرقوم نموده بودی ملاحظه گردید محزون مشو مغموم مگرد دلخون مشو جمال ابهی حامی عدلست و ناصر حقّ لا بد حقیقت حال واضح و آشکار گردد ممکن نیست هیچ مسئلهئی مشتبه ماند مثل آفتاب واقعۀ حال مشهود اولی الالباب خواهد شد تحسّر و تأسّف لزومی ندارد زیرا حامی حقّ مقتدر است و توانا و قیّومست بر کلّ اشیآء پس حزن و اندوه چرا
در خصوص اسباب و دعا سؤال نموده بودی دعا بمنزلۀ روحست و اسباب بمنزلۀ دست تصرّفات روح بواسطۀ دستست هرچند رازق حقّ است امّا واسطۀ حصول رزق ارض و فی السّمآء رزقکم زیرا چون رزق مقدّر گردد بهر سببی حصول یابد امّا ترک اسباب مانند آنست که انسان تشنه بدون آب و سائر مایعات سیرابی طلبد معطی ماء و موجد ماء حضرت کبریاست و آنرا سبب تسکین عطش قرار داده ولی بسته بارادۀ اوست اگر ارادۀ او تعلّق نیابد مرض استسقا حاصل شود و دریا عطش را ساکن ننماید و علیک التّحیّة و الثّنآء ع ع