جناب حاجی میرزا حسن علیه بهآء اللّه الأبهی
مکتوب مورّخۀ ۵ ذیالقعدۀ ١٣٢۴ رسید
ای بندۀ جمال ابهی عنوان نامه یا عبدالبهآء بود از این خطاب نهایت سرور و فرح حاصل گردید هیچ خطابی مورث روح و ریحان چون این خطاب نه جان بشارت یابد دل مسرّت جوید صدر منشرح شود دیده بینا گردد و گوش شنوا شود تأخیر جواب از کثرت مشاغل مجبره و ضعف مزاج بود البتّه معذور خواهید داشت از صحّت یافتن انگشت مژده داده بودید الحمد للّه زخم مرهم یافت و درد درمان جست و روح و ریحان حاصل گردید این نیز سبب سرور شد و از لطافت هوا و عذوبت ماء و حلاوت منظر و صفای اشجار و اثمار و ازهار رمله تعریف و توصیف نموده بودید معلومست آن صفحات نهایت لطافت را یافته و خواهد یافت و روز بروز باغ و راغ و چمن و دمن و بوستان و گلستان در آن سامان ازدیاد یابد و از خدا خواهم که یاران الهی را شادمانی بخشد و هر دم کامرانی دهد تا در ظلّ عنایت و عبودیّت آستان مقدّس در کمال فرح و سرور موفّق گردند و بعد از سجن این زندانی اظهار حزن و حسرت نامتناهی نموده بودید غم مخور مکدّر مباش این زندان ایوانست و این گلخن گلشن لامکان چاه اوج ماه است و قلعۀ حصین قصر بهشت برین زیرا سرور و حبور بدل است نه بجسم بجانست نه بمکان عبدالبهآء را این تنگی گشایش است و این زحمت رحمت پروردگار و این نقمت نعمت کردگار عذاب عذبست و مشقّت آسایش و راحت بلکه نهایت آرزو چنانست که این گردن در تحت سلاسل و اغلال آید و این پا به کند و زنجیر گرفتار شود و در زندان تنگ و تاریک عکّا که تو میدانی منزل و مأوی جوید اینست جنّت فردوس من و گلشن قدس من و محفل انس من
و در خصوص حاجی لطفعلی مرقوم نموده بودید که بمعیّت خود آوردهاید بسیار موافق امیدوارم که سبب آسایش او گردد
در خصوص محلّ اسکندریّه مفصّل مرقوم نموده بودید امیدوارم که عاقبت نوعی شود که سبب سرور قلب شما گردد و انتظامی حاصل کند امور موکول بتأیید است تأییدات الهی هر زخمی را مرهم نهد و هر خرقی را التیام بخشد خراب را آباد کند و جهان تاریک را روشن نماید مطمئن باشید که ثابتان بر میثاق را در امور خلل و فتور حاصل نگردد زیرا موفّق بقوّت کلمة اللّه هستند و مؤیّد بنفوذ میثاق اللّه جمیع یاران الهی را تحیّت مشتاقانه برسانید
در خصوص تربیت اطفال به ایمان و ایقان و علم و عرفان و تبتّل و تضرّع بملکوت رحمان در نامۀ مفصّل از پیش مرقوم گشت و ارسال شد البتّه باید نهایت همّت را نمود و علیک البهآء الأبهی ع ع