اگر این عبد بخواهد ذکر احزان وارده نماید ممکن نه و احدی جز حقّ بر احصای آن قادر نه لن یصیبنا الّا ما کتب اللّه لنا حمد خدا را که اخوی را ملاقات نمودید و بر وضع حرکت و تفصیل او مطّلع شدید فواللّه الّذی لا اله الّا هو که آنچه در امر شنیدید جمیع از این عبد بوده و احدی مطّلع نه جز میرزا احمد که او هم خدمت شما رسیده و دیگر یکی از اخوان که به کلیم معروف است و در این ارض حاضر و مصلحت ذکر و انتشار اسم او را این دو دیدند چه که این عبد بسیار معروف بوده و اکثری از اهل مناصب بعداوت ثابت لذا اسم او مذکور شد و چه مقدار در وصفش ذکر و تحریر شده و کل باسم نقطۀ اولی مشهور و از این مراتب گذشته چه مقدار در تعلیم و تربیت و حفظش جهد و سعی مبذول شد و در موارد بلایا مستور و در مواقع قضایا منهزم و این عبد مابین اعدا مبتلا و آن جناب استماع نمودهاند که چه مقدار ظلم و اعتساف تحمّل نمودم فواللّه شبی آسوده و مطمئن نیاسودم و کفی باللّه شهیدا البتّه اجتماع اهل عراق و علمای عجم را استماع نمودید که چگونه بر عناد قیام نمودند تا آنکه بفضل اللّه دست قدرت الهی جمیع را مخذول نمود و باین ارض وارد شدیم اخوی چون از نفس خود مطمئن شد و این ارض را ساکن دید در سرّ یکی از خدّام را بر قتلم گماشت فلمّا اظهر اللّه خافیة صدره مضطرب شده انکار نمود و بخود آن خادم نسبت داد بعضی از مکاتیب بخطّ او ظاهر شد که حال موجود است و بعد این عبد از کل خارج شد و متوکّلاً علی اللّه در بیت ساکن و معذلک نار غضبش ساکن نشد باطراف الواحی نوشته و فرستاده و آنچه را خود عامل بوده باین عبد نسبت داده چه که از همج رعاع ارض مطمئن است که آنچه بگوید محقّق و ثابت است اگرچه این مسئله را درست فهمیده چنانچه اکثری او را ندیدهاند و آنچه شنیدهاند از این عبد بوده معذلک بمحاربه با جمال احدیّه برخاستهاند فافّ لهم و علی الّذین اتّخذوهم لأنفسهم اولیآء من دون اللّه و هر ذی بصری از آنچه نوشته شأن و مقام او را ادراک مینماید باری اموری مرتکب شده که هیچ نفسی ارتکاب ننموده انّما اشکو بثّی و حزنی الی اللّه انشآءاللّه امیدواریم که آن جناب در ظلّ سدرۀ امر ساکن باشید و از جمیع منقطع و البهآء علیک و علی من معک
در فقرۀ حاجی میرزا احمد مرقوم داشتید فجزاک اللّه جزآء حسناً لا یعقبه البدآء و انّه کان علی کلّ شیء قدیر