ندآء اللّه از شطر عکّا مرتفع و میفرماید طوبی از برای نفوسی که الی اللّه توجّه نمودهاند و ندای الهی را بگوش سر و سرّ اصغا کردهاند آن نفوس از اهل منظر اکبرند و از شاربان رحیق اطهر مخصوص نفوسی که در این ایّام که ظلمت اوهام اکثر انام را اخذ نموده از توجّه بشطر احدیّه ممنوع نشدهاند اینست که لمیزل و لایزال مظاهر قبلم ذکر این نفوس را در الواح فرمودهاند در این فتنه مشاهده میشود که مقبلین خالص اقلّ از کبریت احمرند اگر عباد لذّت ندای الهی را ادراک مینمودند و بعظمت محلّ نزول کلمه پیمیبردند جمیع بیحجاب بشطر ربّ الأرباب توجّه مینمودند لمیزل و لایزال بر مظاهر الهیّه ظلم لانهایه از مطالع فرعونیّه وارد و با کمال قدرت و اقتدار جمیع را تحمّل میفرمودند که شاید نفوسی چند از کدورات ظنون و اوهام مقدّس شده بمعارج عزّ احدیّه عروج نمایند مع آنکه جمیع مشاهده مینمودند که آن مصادر امریّه مخصوص نجات بریّه تحمّل شداید مینمایند فعلوا ما فعلوا الا لعنة اللّه علی القوم الظّالمین کلّ عالمند باینکه دنیا را بقا نیست و اذا جآء رسول الموت لا یحجبه حجاب حاجب و لا یمنعه قدرة قادر و لا یردّه سطوة ظالم با علم و ایقان باین مقام در این ایّام معدوده که معلوم نیست که یوم دیگر فوق ترابند یا تحت آن کلّ در سبیل نفس و هوی سالک و از حقّ جلّ و علا غافل و بگمان خود اراده نمودهاند که سراج اللّه را بین ما سواه اطفا نمایند و سدرة اللّه را از اثمار جنیّۀ قدسیّه منع کنند این مثل آن است که قطرۀ ملح اجاج با بحر عذب موّاج مقابله نماید و در دفع آن برآید هل منعت شمس الحجاز من سبحات اهل المجاز تاللّه قد شقّت انامل القضآء الحجاب الّذی حال و اشرق عن افق الاجلال لمیزل صاحبان حکم ظاهر ناس را از توجّه بشطر احدیّه منع نمودهاند و اجتماع عباد را بر بحر اعظم دوست نداشتهاند چه که این اجتماع را سبب و علّت تفریق اسباب سلطنت دانسته و میدانند و حال آنکه فوالّذی زمام کلّ شیء فی قبضة قدرته که نظر احبّای حقّ لازال مقدّس از توجّه باین امور بوده و خواهد بود این امور را هم مفسدین انتشار دادهاند و حال اکثری را توهّم چنان که این عبد ارادۀ حکومت کلّیّه در ارض دارد مع آنکه در جمیع الواح عباد را از قبول این رتبه منع نمودهایم چه که جز زحمت و ابتلا حاصلی نداشته مگر آنکه نفسی للّه قبول این امر کند که نصرت امر اللّه نماید ملوک مظاهر قدرت الهیّهاند و آنچه مقصود است عدالت ایشان است اگر بآن ناظر باشند بحقّ منسوبند زود است که حجبات خرق شود و تجلّی اسماء و صفات اکثری از عباد را اخذ نماید و کلّ بتقدیس و تنزیه مقرّبان بارگاه حقّ شهادت دهند تا چه رسد بنفسه تعالی نسأل اللّه ان یوفّق عباده و یؤیّدهم علی حبّه و رضائه و یفتح عیونهم لیروه و یعرفوه و لا یمنعهم عن هذه الشّمس الّتی اشرقت و عن هذه السّمآء الّتی ارتفعت و عن هذه النّعمة الّتی نزلت و عن هذا السّراج الّذی اشرقت الأرض بنوره انّه علی کلّ شیء قدیر
و امّا ما رأیته فی النّوم انّه حقّ لا ریب فیه و الأمر کما رأیت سوف یظهر اللّه من هذا الأفق نوراً و قدرةً و بهما تظلم الشّمس و تمحو آثار من استکبر علی اللّه و تستضیء وجوه المخلصین و سوف تحیط انوار وجه ربّک من علی الأرض انّه علی کلّ شیء قدیر اگرچه بتفصیل ذکر نشد ولکن بآنچه از مصدر امر نازل مقصود مفهوم نفس نوم تعبیرش ظاهر است یعرفه کلّ فطن بصیر