کتابخانه

کتابت لدی الوجه حاضر آنچه مسطور مذکور آمد و شنیده شد

فهرست مطالب

جناب زین علیه بهآء اللّه

بنام دوست بی‌نام

کتابت لدی الوجه حاضر آنچه مسطور مذکور آمد و شنیده شد انشآءاللّه همیشۀ ایّام بذکر مالک انام مشغول باشید و آنچه سؤال شده بود از آیۀ منزلۀ در هیکل که بملوک خطاب شده صحیح همان است که نازل شد کلمه‌ئی ترک نشده حرکت قلم اعلی در میادین الواح باطوار مختلفه مشاهده میشود در مقامی مطلب بایجاز نازل این بیان موسوم است بسهل ممتنع و در مقامی جمع مابین مقامین لذا در سورۀ ملوک آیات مذکوره باختصار ذکر شده و این افصح است اذا قیل بأیّ جرم حبسوه قالوا انّهم ارادوا ان یجدّدوا الدّین که معنی آن این است اگر گفته شود بچه جرم و عصیان نیّر امکان را حبس نموده‌اید گویند این قوم اراده نموده‌اند که دین را تجدید نمایند از مصدر اعلی جواب نازل اگر قدیم را اختیار نموده‌اید و او است پسندیده نزد شما چرا شرایع قبل را ترک نمودید در اوّل این آیه قل مقدّر است که چنین میشود قل لو کان القدیم هو المختار الی آخر و چون از بیان رحمن معنی قل مفهوم میشود لذا ذکر نشد و این مقام ظهور کمال فصاحت است باری این آیه ترک نداشته و صحیح است و آنچه در آیۀ اخری مذکور داشتید قوله تعالی اطلع من افق الانقطاع بوده

و اینکه از آیۀ منزلۀ در لوح پاپا سؤال نمودید این عبارات تلویحات کلمات ابن است که ذکر شده در مقامی میفرماید و اقول لکم انّ کثیرین سیأتون من المشارق و المغارب و یتّکئون مع ابرهیم و اسحق و یعقوب فی ملکوت السّموات و امّا بنو الملکوت فیطرحون الی الظّلمة الخارجیّة هناک یکون البکآء و صریر الأسنان و در مقام دیگر مذکور انّ النّور قد جآء الی العالم و احبّ النّاس الظّلمة اکثر من النّور لأنّ اعمالهم کانت شریرة لأنّ کلّ من یعمل السّیّئات یبغض النّور و لا یأتی الی النّور لئلّا توبّخ اعماله و امّا من یفعل الحقّ فیقبل الی النّور لکی تظهر اعماله انّها باللّه معمولة انتهی از دو فقرۀ مذکوره تلویح بیان مالک اسماء در آیۀ منزله معلوم میشود بعضی بیانات در بعضی از الواح راجع است بکتب قبل و ما سطر فیها در این ایّام مخصوص از برای ملّت زردشت الواحی نازل و آنچه در کتب ایشان تا امروز مستور بود مذکور آمد ولکن تا ما عندهم معلوم نشود احدی بر تلویحات کلمات منزل آیات مطّلع نخواهد شد

و امّا ما سألت من الأرواح و اطّلاع بعضها علی بعض بعد صعودها فاعلم انّ اهل البهآء الّذین استقرّوا علی السّفینة الحمرآء اولئک یعاشرون و یؤانسون و یجالسون و یطیرون و یقصدون و یصعدون کأنّهم نفس واحدة الا انّهم هم المطّلعون و هم النّاظرون و هم العارفون کذلک قضی الأمر من لدن علیم حکیم اهل بهاء که در سفینۀ الهیّه ساکنند کل از احوال یکدیگر مطّلع و با هم مأنوس و مصاحب و معاشر این مقام منوط بایقان و اعمال نفوس است نفوسی که در یک درجه واقفند مطّلعند از کمّیّات و کیفیّات و درایج و مقامات یکدیگر و نفوسی که در تحت این نفوس واقعند کما هو حقّه بر مراتب و مقامات نفوس عالیۀ از خود اطّلاع نیابند لکلّ نصیب عند ربّک طوبی لنفس توجّه الی اللّه و استقام فی حبّه الی ان طار روحه الی اللّه الملک المقتدر الغفور الرّحیم و امّا ارواح کفّار لعمری حین الاحتضار یعرفون ما فات عنهم و ینوحون و یتضرّعون و کذلک بعد خروج ارواحهم من ابدانهم این بسی معلوم و واضح است که کل بعد از موت مطّلع بافعال و اعمال خود خواهند شد قسم بآفتاب افق اقتدار که اهل حقّ را در آن حین فرحی دست دهد که ذکر آن ممکن نه و هم‌چنین اصحاب ضلال را خوف و اضطراب و وحشتی رو نماید که فوق آن متصوّر نه نیکوست حال نفسی که رحیق لطیف باقی ایمان را از ید عنایت و الطاف مالک ادیان گرفت و آشامید

چون از قبل وعدۀ جواب شد لذا این مختصر در حینی که ضوضاء مفترین مرتفع است و صیاح غافلین صوت و صیت رعد را منع نموده نازل و ارسال شد الیوم باید احبّای الهی ناظر بظهور و ما یظهر منه باشند بعضی روایات قبلیّه اصلی نداشته و ندارد و آنچه هم ملل قبل ادراک کرده‌اند و در کتب ذکر نموده‌اند اکثر آن بهوای نفس بوده چنانچه مشاهده نموده‌اید که آنچه در دست ناس موجود است از معانی و تأویلات کلمات الهیّه اکثری بغیر حقّ بوده چنانچه بعد از خرق حجاب بعضی معلوم و واضح شد و تصدیق نمودند که کلمه‌ئی از کلمات الهیّه را ادراک ننموده بودند مقصود آنکه اگر احبّای الهی قلب و سمع را از آنچه از قبل شنیده‌اند طاهر نمایند و بتمام توجّه بمطلع امر و ما ظهر من عنده ناظر شوند عنداللّه احبّ بوده مع این بلایای وارده و قضایای نازله قلم اعلی دوست نداشته و ندارد الّا ما ینطق بالحقّ انّه لا اله الّا انا المهیمن القیّوم چه که نفحۀ این کلمه مانع است از ورود احزان ولکن اگر بتأویلات کلمات قبل مشغول شود معین بر احزان خواهد بود تا بعد خدا چه خواهد و وقت چه اقتضا نماید حال باین قدر اکتفا رفت احمد و کن من الشّاکرین کبّر من قبلی احبّائی الّذین اختصّهم اللّه لحبّه و جعلهم من الفائزین و الحمد للّه ربّ العالمین