ای والهان جمال یزدانی و آشفتگان محبوب حقیقی در چنین روزی که اریاح افتتان و امتحان عالم را احاطه نموده است و زلازل اضطراب جهان را آشفته کرده است باید انشآءاللّه از افق ثبوت و رسوخ بقسمی با رخی تابان و جبینی رخشان ظاهر گردید که ظلمات تزلزل و اضطراب بکلّی محو گردد و انوار یقین از افق مبین طالع و لائح شود
(منتخباتی از مکاتیب حضرت عبدالبهاء، جلد ٢، شمارۀ ١٢، کتابخانۀ مراجع و آثار بهائی)[٢٠]
ای یاران عبدالبهآء ضوضای ملل و غوغای امم در یوم ظهور اسم اعظم محتوم و مسلّمست و حکمت این امر محتوم واضح و معلوم زیرا چون اریاح امتحان بوزد درختان ضعیف از بن و ریشه برافتند ولی اشجار مبارکه ثبوت بیفزایند و متانت بنمایند شدّت باران حشرات ارض را مضطرب و پریشان و سرگردان نماید ولی حدائق پرشقائق شود ریحان و گل بروید و بلبلان بنغمه درآیند و در هر دمی هزاران هزار ترانه بسرایند نعمة للأبرار و نقمة للضّعفآء حمد کنید خدا را که قدم ثابت بنمودید و مانند ذهب ابریز در آتش آزمایش رخ برافروختید از حقّ میطلبم که روز بروز بر ثبوت و رسوخ بیفزائید
از خدا خواهم که روز بروز بر استقامت بیفزائی تا مانند بنیان متین مقاومت دریای امتحان نمائی نفوس بشر مانند شجرند یعنی درختانی که ریشه ندارند باندک بادی از بیخ برافتند و امّا اشجاری که ریشه دوانند و محکم و متین گردند از بادهای شدید متزلزل نشوند لهذا برگ و شکوفه و ثمر بخشند
(منتخباتی از مکاتیب حضرت عبدالبهاء، جلد ٢، شمارۀ ١٣٠، کتابخانۀ مراجع و آثار بهائی)[٢٢]
حکمت بالغه بسیار هر کس مطّلع بر اسرار نه رحمت منبسطه و حکمت کلّیّۀ الهیّه مقتضیاتی دارد که عقول بشریّه از ادراک آن عاجز و قاصر اگر تنگی و آزردگی و مشقّت متزاید است غم مخور لطف و عنایت حقّ نیز متتابع چه بسیار که انسان از امری گریزان و بامر دیگر در نهایت آرزو امیدوار عاقبت واضح و آشکار شود که امر مرغوب ضارّ و مضرّ و امر منفور نافع و موافق
پس ره تسلیم بپیما و خود را تفویض کن از هیچ محنتی دلتنگ مشو و بهیچ منحتی امیدوار مگرد آنچه خدا خواهد بآن مسرور و راضی باش تا راحت دل و جان یابی و مسرّت قلب و وجدان جوئی عنقریب این زحمت و مشقّت بگذرد و راحت جان و مسرّت وجدان حاصل شود
(منتخباتی از مکاتیب حضرت عبدالبهاء، جلد ٢، شمارۀ ١۶۶، کتابخانۀ مراجع و آثار بهائی)[٢٣]
ای ناظر بملکوت ابهی در این یوم شدید که شدائد بلایا ارکان امکان را متزلزل نموده و افتتان و امتحان الهی قوائم بنیان جهان را مرتعش کرده تو بقوّتی ملکوتیّه و تأییداتی لاهوتیّه بر امر الهی ثابت و مستقیم و راسخ مان و چون جبل مبین و بنیانی متین و سدّی حائل و حاجزی کامل باقی و برقرار باش از روایح بلایا مضطرب مشو و از شدائد مصائب متزلزل مگرد انوار تأیید از ملکوت الهی ساطعست و جنود توفیق از رفیق اعلی متواصل مطمئن باش و متیقّن
(منتخباتی از مکاتیب حضرت عبدالبهاء، جلد ٢، شمارۀ ٢٩٨، کتابخانۀ مراجع و آثار بهائی)[٢۴]
امّا نباید فراموش کنیم که مشقّت و مصائب از خصوصیّات اساسی این عالم است و با غلبه بر آنهاست که میتوانیم موفّق به پیشرفت اخلاقی و روحانی شویم. به فرمودۀ حضرت مولیالوری غم و اندوه مانند شیار بر زمین است هر چه عمیقتر باشد ثمراتش پربارتر است.
(ترجمهای از نامۀ مورّخ ۵ نوامبر ١٩٣١ از جانب حضرت ولیّامراللّه خطاب به یکی از احبّا)[٢۵]
از شرایط نامطلوبی که در جامعۀ بهائی در … وجود دارد شکایت کردهاید، حضرت ولیّامراللّه به اوضاع امری آن منطقه به خوبی واقفند امّا اطمینان دارند که علیرغم ماهیّت موانعی که امر مبارک با آن رو به روست نهایتاً بر آن موانع غالب خواهد شد. شما تحت هیچ شرایطی نباید احساس یأس نمایید و به خود اجازه دهید که چنین مشکلاتی حتّی اگر در نتیجۀ سوء رفتار و یا عدم قابلیّت و بصیرت بعضی از افراد جامعه به وجود آمده است شما را از تمسّک به ایمان و وفاداری نسبت به امر مبارک باز دارد. مطمئنّاً نباید افراد احبّا را معیار سنجش قدرت و عظمت امر دانست، حتّی اگر اشخاص قابل باشند، خواه مبلّغ و خواه عضو تشکیلات، و یا افرادی با سجایای رفیع فکری و روحانی. برای هدایت و الهام، احبّا باید به تعالیم الهیّه و حیات مؤسّسین این امر اعظم ناظر باشند و فقط به وسیلۀ چنین نگرش صحیحی است که میتوانند وفاداری خود را به حضرت بهاءاللّه بر اساسی محکم و پایدار بنا نهند. بنا بر این شما باید با هوشیاری تام و سعی مدام نقش کامل خود را در تحقّق استقرار تدریجی این نظم جهانی الهی ایفا نمایید.
(ترجمهای از نامۀ مورّخ ٢٣ اوت ١٩٣٩ از جانب حضرت ولیّامراللّه خطاب به یکی از احبّا)[٢۶]
شاید بزرگترین امتحانی که بهائیان با آن رو به رو میشوند از جانب یکدیگر است. ولی به خاطر حضرت مولی الوری آنان باید همیشه آماده باشند که خطاهای یکدیگر را نادیده بگیرند و برای سخنان درشتی که ادا کردهاند پوزش طلبند، ببخشند و فراموش کنند. حضرت ولیّامراللّه به شما چنین رفتاری را مؤکّداً توصیه میفرمایند.
(ترجمهای از نامۀ مورّخ ١٨ دسامبر ١٩۴۵ از جانب حضرت ولیّامراللّه خطاب به یکی از احبّا)[٢٧]
ضعف و خصوصیّات شخصی انسانها میتواند امتحان بزرگی باشد. امّا تنها راه، بلکه باید گفت اوّلین و بهترین طریق علاج چنین اوضاعی، آنست که انسان خود آنچه درست است انجام دهد. یک فرد میتواند سبب روحانیّت و نورانیّت یک قارّه شود.
(ترجمهای از نامۀ مورّخ ٣٠ سپتامبر ١٩۴٩ از جانب حضرت ولیّامراللّه خطاب به یکی از احبّا)[٢٨]
این امتحانات و افتتانات که همۀ جوامع بهائی ناگزیر باید از آن بگذرند غالباً در اوّلین وهله شدید به نظر میرسد ولی با نگاه به گذشته متوجّه میشویم این امتحانات به علّت ضعف طبیعت بشر، سوء تفاهمات و مسائل مربوط به دوران رشد بوده که هر جامعۀ بهائی باید آنها را تجربه نماید.
(ترجمهای از نامۀ مورّخ ٢۵ نوامبر ١٩۵۶ از جانب حضرت ولیّامراللّه خطاب به یکی از احبّا)[٢٩]