هذا ندآء الأبهی الّذی ارتفع من الأفق الأعلی فی سجن عکّآء
حقّ شاهد و مظاهر اسماء و صفاتش گواه که مقصود از ارتفاع ندا و کلمۀ علیا آنکه از کوثر بیان آذان امکان از قصص کاذبه مطهّر شود و مستعدّ گردد از برای اصغاء کلمۀ طیّبۀ مبارکۀ علیا که از خزانۀ علم فاطر سماء و خالق اسماء ظاهر گشته طوبی للمنصفین
بشارت اوّل که از امّ الکتاب در این ظهور اعظم بجمیع اهل عالم عنایت شد محو حکم جهاد است از کتاب تعالی الکریم ذو الفضل العظیم الّذی به فتح باب الفضل علی من فی السّموات و الأرضین
بشارت دوم اذن داده شده احزاب عالم با یکدیگر بروح و ریحان معاشرت نمایند عاشروا یا قوم مع الأدیان کلّها بالرّوح و الرّیحان کذلک اشرق نیّر الاذن و الارادة من افق سمآء امر اللّه ربّ العالمین
بشارت سوّم تعلیم السن مختلفه است از قبل از قلم اعلی این حکم جاری حضرات ملوک ایّدهم اللّه و یا وزرای ارض مشورت نمایند و یک لسان از السن موجوده و یا لسان جدیدی مقرّر دارند و در مدارس عالم اطفال را بآن تعلیم دهند و همچنین خطّ در این صورت جمیع ارض قطعۀ واحده مشاهده شود طوبی لمن سمع النّدآء و عمل بما امر به من لدی اللّه ربّ العرش العظیم
بشارت چهارم هر یک از حضرات ملوک وفّقهم اللّه بر حفظ این حزب مظلوم قیام فرماید و اعانت نماید باید کل در محبّت و خدمت او از یکدیگر سبقت گیرند این فقره فرض است بر کل طوبی للعاملین
بشارت پنجم این حزب در مملکت هر دولتی ساکن شوند باید بامانت و صدق و صفا با آن دولت رفتار نمایند هذا ما نزّل من لدن آمر قدیم
بر اهل عالم طرّاً واجب و لازم است اعانت این امر اعظم که از سماء ارادۀ مالک قدم نازل گشته شاید نار بغضا که در صدور بعضی از احزاب مشتعل است بآب حکمت الهی و نصائح و مواعظ ربّانی ساکن شود و نور اتّحاد و اتّفاق آفاق را روشن و منوّر نماید
امید آنکه از توجّهات مظاهر قدرت حقّ جلّ جلاله سلاح عالم باصلاح تبدیل شود و فساد و جدال از مابین عباد مرتفع گردد
بشارت ششم صلح اکبر است که شرح آن از قبل از قلم اعلی نازل نعیماً لمن تمسّک به و عمل بما امر به من لدی اللّه العلیم الحکیم
بشارت هفتم زمام البسه و ترتیب لحی و اصلاح آن در قبضۀ اختیار عباد گذارده شد ولکن ایّاکم یا قوم ان تجعلوا انفسکم ملعب الجاهلین
بشارت هشتم اعمال حضرات رهبه و خوریهای ملّت حضرت روح علیه سلام اللّه و بهائه عنداللّه مذکور ولکن الیوم باید از انزوا قصد فضا نمایند و به ما ینفعهم و ینتفع به العباد مشغول گردند و کل را اذن تزویج عنایت فرمودیم لیظهر منهم من یذکر اللّه ربّ ما یری و ما لا یری و ربّ الکرسیّ الرّفیع
بشارت نهم باید عاصی در حالتی که از غیر اللّه خود را فارغ و آزاد مشاهده نماید طلب مغفرت و آمرزش کند نزد عباد اظهار خطایا و معاصی جایز نه چه که سبب و علّت آمرزش و عفو الهی نبوده و نیست و همچنین این اقرار نزد خلق سبب حقارت و ذلّت است و حقّ جلّ جلاله ذلّت عباد خود را دوست ندارد انّه هو المشفق الکریم عاصی باید مابین خود و خدا از بحر رحمت رحمت طلبد و از سماء کرم مغفرت مسئلت کند و عرض نماید
الهی الهی اسألک بدمآء عاشقیک الّذین اجتذبهم بیانک الأحلی بحیث قصدوا الذّروة العلیا مقرّ الشّهادة الکبری و بالأسرار المکنونة فی علمک و اللّآلئ المخزونة فی بحر عطائک ان تغفر لی و لأبی و امّی انّک انت ارحم الرّاحمین لا اله الّا انت الغفور الکریم
ای ربّ تری جوهر الخطآء اقبل الی بحر عطائک و الضّعیف ملکوت اقتدارک و الفقیر شمس غنائک ای ربّ لا تخیّبه بجودک و کرمک و لا تمنعه عن فیوضات ایّامک و لا تطرده عن بابک الّذی فتحته علی من فی ارضک و سمائک
آه آه خطیئاتی منعتنی عن التّقرّب الی بساط قدسک و جریراتی ابعدتنی عن التّوجّه الی خبآء مجدک قد عملت ما نهیتنی عنه و ترکت ما امرتنی به
اسألک بسلطان الأسمآء ان تکتب لی من قلم الفضل و العطآء ما یقرّبنی الیک و یطهّرنی عن جریراتی الّتی حالت بینی و بین عفوک و غفرانک
انّک انت المقتدر الفیّاض لا اله الّا انت العزیز الفضّال
بشارت دهم حکم محو کتب را از زبر و الواح برداشتیم فضلاً من لدی اللّه مبعث هذا النّبإ العظیم
بشارت یازدهم تحصیل علوم و فنون از هر قبیل جایز ولکن علومی که نافع است و سبب و علّت ترقّی عباد است کذلک قضی الأمر من لدن آمر حکیم
بشارت دوازدهم قد وجب علی کلّ واحد منکم الاشتغال بأمر من الأمور من الصّنائع و الاقتراف و امثالها و جعلنا اشتغالکم بها نفس العبادة للّه الحقّ تفکّروا یا قوم فی رحمة اللّه و الطافه ثمّ اشکروه فی العشیّ و الاشراق لا تضیّعوا اوقاتکم بالبطالة و الکسالة و اشتغلوا بما تنتفع به انفسکم و انفس غیرکم کذلک قضی الأمر فی هذا اللّوح الّذی لاحت من افقه شمس الحکمة و البیان
ابغض النّاس عند اللّه من یقعد و یطلب تمسّکوا بحبل الأسباب متوکّلین علی اللّه مسبّب الأسباب هر نفسی بصنعتی و یا بکسبی مشغول شود و عمل نماید آن عمل نفس عبادت عنداللّه محسوب ان هذا الّا من فضله العظیم العمیم
بشارت سیزدهم امور ملّت معلّق است برجال بیت عدل الهی ایشانند امنآء اللّه بین عباده و مطالع الأمر فی بلاده
یا حزب اللّه مربّی عالم عدل است چه که دارای دو رکن است مجازات و مکافات و این دو رکن دو چشمهاند از برای حیات اهل عالم چون که هر روز را امری و هر حین را حکمی مقتضی لذا امور بوزرای بیت عدل راجع تا آنچه را مصلحت وقت دانند معمول دارند نفوسی که لوجه اللّه بر خدمت امر قیام نمایند ایشان ملهمند بالهامات غیبی الهی بر کل اطاعت لازم امور سیاسیّه کل راجع است به بیت عدل و عبادات به ما انزله اللّه فی الکتاب
یا اهل بها شما مشارق محبّت و مطالع عنایت الهی بوده و هستید لسان را بسب و لعن احدی میالائید و چشم را از آنچه لایق نیست حفظ نمائید آنچه را دارائید بنمائید اگر مقبول افتاد مقصود حاصل والّا تعرّض باطل ذروه بنفسه مقبلین الی اللّه المهیمن القیّوم سبب حزن مشوید تا چه رسد بفساد و نزاع امید هست در ظلّ سدرۀ عنایت الهی تربیت شوید و به ما اراده اللّه عامل گردید همه اوراق یک شجرید و قطرههای یک بحر
بشارت چهاردهم شدّ رحال مخصوص زیارت اهل قبور لازم نه مخارج آن را اگر صاحبان قدرت و وسعت به بیت عدل برسانند عنداللّه مقبول و محبوب نعیماً للعاملین
بشارت پانزدهم اگرچه جمهوریّت نفعش بعموم اهل عالم راجع ولکن شوکت سلطنت آیتی است از آیات الهی دوست نداریم مدن عالم از آن محروم مانند اگر مدبّرین این دو را جمع نمایند اجرشان عنداللّه عظیم است
چون در مذاهب قبل نظر بمقتضیات وقت حکم جهاد و محو کتب و نهی از معاشرت و مصاحبت با ملل و همچنین نهی از قرائت بعضی از کتب محقّق و ثابت لذا در این ظهور اعظم و نبأ عظیم مواهب و الطاف الهی احاطه نمود و امر مبرم از افق ارادۀ مالک قدم بر آنچه ذکر شد نازل
نحمد اللّه تبارک و تعالی علی ما انزل فی هذا الیوم المبارک العزیز البدیع اگر جمیع عالم هر یک دارای صدهزار لسان شود و الی یوم لا آخر له بشکر و حمد ناطق گردد هرآینه بعنایتی از عنایات مذکوره در این ورقه معادله ننماید یشهد بذلک کلّ عارف بصیر و کلّ عالم خبیر
از حقّ جلّ جلاله سائل و آمل که حضرات ملوک و سلاطین را که مظاهر قدرت الهی و مطالع عزّت ربّانیند تأیید فرماید بر اجراء اوامر و احکامش انّه هو المقتدر القدیر و بالاجابة جدیر