کتابخانه

تذكرة الوفاء

فهرست مطالب

۲۲

جناب مشهدی حسین و مشهدی محمّد آذربایجانی


هواللّه

و از جملۀ مهاجرین و مجاورین جناب مشهدی حسین و مشهدی محمّد آذربایجانی است این دو نفس مبارک از احبّای آذربایجانند و در وطن خویش قدم پیش نهادند و از بیگانه و خویش آزاد گشتند و بنیاد ثبوت و استقامت نهادند از حجبات اوهام رهیدند و بعنایت و الطاف ملیک وجود سر بسجود نهادند دو نفس مبارکی بودند در نهایت صدق و صفا و در غایت فقر و فنا و مظهر تسلیم و رضا منجذب بنور هدی بودند و مستبشر ببشارات کبری از آذربایجان برخاستند و بارض سرّ شتافتند مدّتی در اطراف آن مدینۀ مبارکه در قصبۀ قرق‌کلیسا بسر مبیردند روز در تضرّع و تبتّل بودند و شب را بگریه و زاری میگذرانیدند و بر مظلومیّت نیّر آفاق ناله و فغان مینمودند

در زمان سرگونی به عکّا چون حاضر در شهر نبودند دستگیر نگشتند در آن حوالی با قلبی سوزان و چشمی گریان بسر میبردند چون از عکّا خبر صحیح گرفتند ترک دیار روم نمودند و باین مرز و بوم شتافتند فی‌الحقیقه دو نفس نفیس بودند و دو بندۀ صادق جمال مبارک صفای قلب آنان بوصف نیاید و ثبات و استقامتشان از بیان خارج

در خارج عکّا در باغ فردوس ایّام بسر میبردند و بفلاحت و زراعت مشغول بودند و لسان بشکرانه میگشودند که الحمد للّه موفّق شدند که دوباره بجوار عنایت رسیدند ولی چون از اهالی آذربایجان بودند و بهوای سرد معتاد تحمّل حرارت این بلاد ننمودند و بدایت ورود به عکّا بود و هوا بسیار وخیم آب بسیار ثقیل لهذا مریض و علیل شدند و بناخوشی محرقه و مطبقه گرفتار گشتند ولی در نهایت انبساط و انشراح صبر عجیبی داشتند و تحمّل غریبی در ایّام بیماری با وجود سورت حرارت و شدّت مرض و عطش و اضطراب و انقلاب در نهایت سکون و قرار بودند و مستبشر ببشارت اللّه در حالتی که دل و جان بشکرانۀ حضرت رحمن مشغول با روح و ریحان از این جهان بجهان دیگر شتافتند و از این قفس بگلشن باقی پرواز نمودند علیهما الرّحمة و الرّضوان و علیهما التّحیّة و الثّتآء و ادخلهما اللّه فی عالم البقآء متمتّعین باللّقآء منشرحین فی الملکوت الأبهی دو قبر منوّرشان در عکّا است