و از جملۀ مهاجرین جناب استاد باقر نجّار و جناب استاد احمد نجّار بودند این دو برادر پاکگهر از بدایت هدایت دست در آغوش یکدیگر بودند و از اهل کاشان بودند ندای الهی شنیدند و خطاب الست را بلی گفتند
مدّتی در وطن خویش بذکر حقّ مألوف بودند و بعرفان و هدایت رحمن موصوف در نزد یار و اغیار محترم بودند و بدیانت و امانت و زهد و تقوی مشهور و مسلّم چون عوانان دست تطاول گشودند و عرصه بر ایشان تنگ کردند هجرت به عراق نمودند و بظلّ مبارک شتافتند بسیار دو نفس مبارکی بودند مدّتی در عراق در نهایت تضرّع و ابتهال اوقاتی بسر بردند
استاد احمد به ادرنه شتافت استاد باقر در عراق بود به موصل اسیر شد استاد احمد در معیّت مبارک بسجن اعظم آمد و استاد باقر از موصل به عکّا هجرت کرد هر دو برادر در پناه حقّ بودند و از هر قیدی آزاد در سجن بصنعت خویش مشغول شدند و از بیگانه و خویش در کنار بودند در نهایت سکون و وقار و ایقان و اطمینان در پناه رحمن با روح و ریحان میگذرانیدند اوّل استاد باقر صعود نمود و مدّتی بعد از او استاد احمد عروج کرد
خلاصۀ کلام این دو برادر مؤمن و موقن ثابت و راسخ صابر و شاکر متضرّع و مبتهل در جمیع اوقات توجّه بحضرت کبریا داشتند در مدّت اقامۀ در سجن قصوری ننمودند فتوری نیاوردند بلکه در کمال فرح و سرور بودند و از جام طهور سرمست چون صعود نمودند یاران دلخون و محزون گشتند و جمیع از الطاف جمال مبارک طلب عنایت و عفو و مغفرت نمودند همیشه مشمول بالطاف بودند و مؤیّد باسعاف جمال مبارک از هر دو راضی با این زاد و توشه سفر آخرت نمودند و بجهان ابدی شتافتند علیهما البهآء الأبهی علیهما الرّحمة من الطاف الکبریآء و لهما مقعد صدق فی ملکوت الأبهی هر دو قبر معطّر در عکّا است